کلینیک مشاوره و روانشناسی  شرق تهران(امین میرموسوی)77249607

کلینیک مشاوره و روانشناسی شرق تهران(امین میرموسوی)77249607

با مجوز از سازمان نظام روانشناسی و مشاوره- تحت مدیریت امین میرموسوی( روانشناس مناطق عملیاتی جنوب کشور-شرکت نفت) مشاوره آنلاین، تلفنی و حضوری، خدمات تخصصی زوج درمانی و مشاوره همسران
کلینیک مشاوره و روانشناسی  شرق تهران(امین میرموسوی)77249607

کلینیک مشاوره و روانشناسی شرق تهران(امین میرموسوی)77249607

با مجوز از سازمان نظام روانشناسی و مشاوره- تحت مدیریت امین میرموسوی( روانشناس مناطق عملیاتی جنوب کشور-شرکت نفت) مشاوره آنلاین، تلفنی و حضوری، خدمات تخصصی زوج درمانی و مشاوره همسران

اگه نگران بشم چی میشه!!!؟

نوشته: میرموسوی(مشاور و موسس کلینیک)


اگه نگران بشم چی میشه!!!؟


یکی از مشکلاتی که افراد نگران (همیشه نگران) تجربه می کنند، همین نگرانی و نشخوارهای فکری آنهاست.

 این دو به چه معناست؟ نگرانی عمدتا جنبه کلامی دارد و فرد نگران با خود چنین نجوا می کند: نکنه که... اگه این اتفاق بیفتد چه؟ که تا فاجعه پنداری هم از حوادث پیش می روند. این ویژگی می تواند در پردازش تصاویر ذهنی بعد از حوادث اختلال ایجاد کند و منجر به این شود  که احساس کنترل ذهنی روی نحوه تفکر کم شود.

اما نشخوار فکری به چند حالت تعریف می شود از طرفی به احساسات بد و تجارب گذشته تمرکز دارد.

چرا این اتفاق برای من افتاد؟ مرتب این فکر در ذهن تکرار می شود.

 

از سوی دیگر حتی اشخاصی که مایلند بهترین زندگی، بهترین شغل را داشته باشند و مرتب افکار بهترین بودن را می پرورانند و به نحوی وسواس گونه به این موضوع می پردازند هم درگیر نشخوار فکری هستند.

به هر حال نشخوار فکری موجب تمرکز فرد به مشکلات و در نتیجه بروز علایم پریشانی می شود.

متاسفانه نشخوار فکری و نگرانی موجب فعال سازی و تداوم احساس تهدید می شود و این کار اضطراب و افسردگی را به حالت های ماندگار تبدیل می کند.

تلاش برای کنترل ذهنی و جلسه های شناخت درمانی کمک موثری در جهت به دست آوردن احساس کنترل فکر ی و هیجانی می کند.


پذیرش کلینیک:02177249607


حواستان باشد با چه کسی رابطه برقرار می کنید!

میرموسوی(مشاور و موسس کلینیک)

حواستان باشد با چه کسی رابطه برقرار می کنید!


لطفا کاملا با دقت بخوانید


"او" خیلی مطالعه می کند؛ با سواد است؛ خیلی می فهمد؛ از من و شما بیشتر؛ باز هم بیشتر؛ چه فکر می کنید؟ "او" آنقدر می داند که اگر امثال دکتر شریعتی (خدابیامرز) زنده می بودند "او" شاید آنها را براحتی در جیبش می گذاشت. شاید هم وانمود می کرد که همین دیشب با دکتر چند قدمی پیاده روی کرده و در مورد فلسفه ی خلقت و آفرینش هم کلام شده.!!! آنها در زمانشان با این تیپ شخصیت ها مواجه نبودند یا تعدادشان خیلی کم بود؛ حداقل می توان با اطمینان گفت تعدادشان کم بود آنقدر که کسی به راحتی از حضورش آگاه نمی شد و خانواده ها کجدار  و مریز با " او"می ساختند.

"او" شخص خاصی نیست ولی دارای مشکلات شخصیتی است؛ خودش که قبول نمی کند هیچ؛ حرف دیگران را نمی پذیرد. مگر به نفعش باشد.

"او" به مشاوره هم می آید. تعجب نکنید؛ بله می آید اما برای جهت دادن به مشاور!

حرف، حرف " او" است و می خواهد مشاور طوری حرف بزند که حتی بتواند همسرش را قانع کند که مشکلات بوجود آمده تقصیر همسرش است نه "او"

اگر مشاور زرنگ باشد و تحت تاثیر "او" قرار نگیرد به هر حال "او" به همسرش می گوید برویم جای دیگر، لایق نبود؛ ترسید.

بله، ممکن است مشاور هم تحت تاثیر باشد چون "او" ثبات رفتاری و روانی ندارد.

اگر مشاور پاسخ های صریح و آشکار  و در مسیر خط فکری" او" ندهد؛ استرس و بیقراری سراسر وجود"او" را فرا می گیرد و در صدد بر می آید یا جلسه را بر هم بزند، یا دعوا راه بیندازد، یا شاید محترمانه ترک کند!

در عین حال"او" ممکن است در مورد احترام به دیگران و رعایت قوانین شهره عام و خاص باشد. بسیار مرتب و مبادی آداب جلوه می کند. و همین فریب می دهد!!! و مردم در انتخاب همسر تحت تاثیر همین ویژگی قرار می گیرند.

"او" در بحث از اصل مشکل خود کناره گیری می کند مثلا به هیچ وجه حاضر نیست شما به آشفتگی هیجانی"او" اشاره کنید. بنابراین همسر این شخص ممکن است به راحتی متوجه مشکل"او" نشود.

و باز هم "او"  همچنان به مطرح کردن میزان مطالعه و سوادش می پردازد؛ زیرا "او" خیلی با سواد است! و سعی می کند تا مشاور یا هر شخصی که طرف حسابش هست را ضعیف جلوه دهد و با دست گذاشتن رو نقطه ضعفش مشاور را تحریک کند.

زیرا...


 "او" بیمار است، بیماری که ازدواج می کند، بچه دار می شود، مشکل ایجاد می کند و... همچنان اهل مطالعه است!!!


اما شما نگران نباشید و به تحقیق های خود ادامه دهید در مورد شخصیت ها مطالعه کنید و در دوره زمانی کافی رفتارها را تحلیل کرده، مشاوره بروید تا تصمیم گیری مناسب داشته باشید

 

پذیرش: 02177249607


صدای مشاور:9092301285

دخالت خانواده ها در مشاجره زناشویی

نوشته: میرموسوی(مشاور و موسس کلینیک)


دخالت خانواده ها در مشاجره زناشویی


در حل اختلافات زناشویی، کشاندن ماجرا به خانواده ها و پدر و مادرها نه تنها چیزی را حل نمی کند که گاهی تعبیرها و تفسیرهای والدین و هم نحوه واکنش آنها تا یک کلاغ، چل کلاغ شدن آنچه شنیده شده، به شدت این اختلاف دامن می زند.

تا زمانی که بین زوجین اختلاف حتی دعوا هست می شود کاری کرد اما اگه پای بگو مگوها و بحث ها به خانواده ها باز شود سخت می شود کنترل کرد و سرآغاز کدورت ها می شود.

شک نکنید والدین در مقام حل مساله برای شما نیستند و نباید باشند. از سویی قطعا حس رابطه ی والد- فرزندی که نسبت به فرزند خودشان دارند در جانب داری تاثیر دارد.

و بسیاری دلایل دیگر

ما به طور طبیعی از همسرمان انتظار مدیریت بحران داریم که بین خودمان مسائل حل شود. وقتی غیر این اتفاق می افتد نمره قابل قبولی به واکنش همسرمان نمی دهیم.

پذیرش کلینیک:02177249607

صدای مشاور: 9092301285


شغل و ازدواج

نوشته: میرموسوی(مشاور و موسس کلینیک)

شغل و ازدواج

اگر شغلتان ایجاب می کند مرتب در سفر باشید و یا به صورت دوره ای به طور منظم به منطقه ای دیگر سفر می کنید و در همین شرایط قصد ازدواج دارید فراموش نکنید که شرایط شما خاص است.

مدیریت رابطه و هیجان برای شما بیش از هر شخص دیگری ضروری است

برخی تجربه ها خاص هست و ظریف؛ به تجربه شنیدنم از مراجعان که یکی از شکایت خانم ها در این شرایط این است که گله می کنند به شوهر خود که در زمانی که دور هستیم بیشتر وقت برای گفتگو و درک من می گذاری و وقتی از سفر بر می گردی به جای اینکه فاصله ی عاطفی ما کمتر شود، بیشتر می شود.

اگر چه برخی عکس این ماجرا هستند و محبت و زمان بیشتری  صرف می کنند اما در این بین مردانی هستند به خصوص در میان تیپ های اضطرابی، زمانی که  به محل سکونت و خانواده می رسند چه بسا ناخودآگاه احساس اطمینان، آرامش و کنترل بیشتری دارند و همین باعث کمتر شدن رابطه می شود.

این قبیل افراد باید از آموزش های ارتباطی بیشتری برخوردار شوند.


پذیرش کلینیک:02177249607

اگه به حرف من گوش می دادی اینطوری نمی شد


میرموسوی(مشاور و موسس کلینیک)


اگه به حرف من گوش می دادی اینطوری نمی شد!!


چنین کسانی پیش از هر کس برای نصیحت، راهنمایی و پاسخ دادن به مشکلات زندگی شما از راه می رسند و به خود می بالند که از همه آگاه تر ، مهربان تر  و با مسئولیت تر هستند این را لزوما به زبان نمی آورند ولی می توان از رفتارشان فهمید. همیشه نیاز دارند کاری را برای کسی انجام دهند، کمک کنند یا مشکلی را حل کنند زیرا با این کار خودشان را آرام می کنند.


در مورد برخی از این افراد به نظر می رسد از خودگذشتگی عامل رفتارهایشان هست اما در اصل با کمی بررسی و دقت می توان فهمید که انگیزه های آنها از روی خودخواهی است.


در بررسی های خودمان در کلینیک متوجه شدیم که این افراد برای گریز از مشکلات خانوادگی، تجربه های تلخ گذشته به خصوص تجربه هایی مثل جدایی، خیانت، پرخاشگری همسر قبلی، به سمت شخصیتی گرایش پیدا کرده اند که برای دیگران حکم ناجی را داشته باشند بنابراین همسر آنها نمی تواند شخصیت قوی و مقتدری باشد، برعکس می بایست شخصیت منفعلی باشد تا این رابطه حفظ شود.

مشکل اینجاست که غالبا این افراد ناراضی اند، زیرا به نیازهای خود توجهی ندارند و یا نیازهایشان را نمی گیرند و بر این باورند که با این همه زحمت کسی قدرشان را نمی داند بنابراین مرتب غر می زنند و حرص می خورند.




میدان رسالت- خیابان هنگام- خیابان فرجام- بعد از تقاطع آیت و میدان صد- ساختمان پزشکان نگین

 طبقه 5 واحد 20


پذیرش کلینیک مشاوره شرق تهران:02177249607



نکات مهم مداخله در بحران

میرموسوی

(مشاور و موسس کلینیک)


نکات مهم مداخله در بحران

در برنامه ریزی برای مداخله در بحران هایی مثل همین سانحه ی فرو ریختن ساختمان پلاسکو، توجه به عامل فوریت بسیار مهم است.

فوریت، بر زمان تاکید دارد. 

هر چه مداخله ها از نظر زمانی  نزدیک به محل حادثه باشد اثر بخشی بیشتری دارد. درست مثل تجربه ی ما در مناطق نفتی؛ در یک جزیره کوچک دسترسی به خدمات سریعتر است و در واقع خدمات امدادی و روانشناختی، خود به خود نزدیک به حادثه و شخص دچار بحران قرار دارد این موضوع حتی موجب احساس امنیت خاطر پرسنل  می شود. 

اگر در مشاغل سخت، یا مکان هایی که احتمال حوادث در آنها بیشتر است تا زمان کاهش ریسک و ایمن سازی، خدمات حمایتی و پشتیبانی در همان محدوده مستقر باشد موجب خدمات رسانی سریعتر و کاهش تلفات می گردد.


صدای مشاور: 9092301285

پذیرش کلینیک: 02177249607

خشمی با کنترل


به انتخاب : میرموسوی(مشاور و موسس کلینیک)


خشمی با کنترل


فرض کنید همانطور که دارید رانندگی می‌کنید و به راه خود می‌روید ناگهان ماشین دیگری به طرز خطرناکی جلوی شما می‌پیچد.

اگر واکنش فکری شما این باشد:«مرتیکه‌ی احمق!» آنوقت باید گفت که آماده‌ی خشم می‌شوید زیرا این عبارت کوتاه بلافاصله با اندیشه‌های غضبناک‌تر و انتقام‌جویانه‌تر دنبال می‌شود: 

«نزدیک بود بزند به من، نمی‌گذارم راحت فرار کنی!» همانطور که فرمان را محکم می‌چسبید گویی گلوی آن جوانک را گرفته‌اید بند انگشتان دستتان سفید می‌شود، بدن‌تان آماده‌ی جنگ می‌شود، نه فرار. دچار لرزش و اضطراب می‌شوید، دانه‌های عرق در روی پیشانی‌تان می‌نشیند، قلبتان به تپش می‌افتد، عضلات صورتتان منقبض می‌شود. دل‌تان می‌خواهد او را بکشید.

بعد که به اندازه کافی به او نزدیک شدید از خشم منفجر می‌شوید و عصبانیت خود را بر سر آن راننده خالی می‌کنید. سپس ماشین عقبی برایتان بوق می‌زند چون شما سرعتتان را کم کرده‌اید، تا ناراحتی تان را سر آن راننده خالی کنید. خلاصه حاصل کار، فشار خون، بی احتیاطی در رانندگی است.

اکنون به جای از کوره در رفتن، بیایید با بلندنظری بیشتری به آن راننده نظر بیفکنید:«شاید مرا ندید، یا شاید دلیل موجهی برای این بی احتیاطی داشته باشد، اصلا او ناراحت و عصبی، من چرا اعصاب و روانم را قربانی شرایط و شخص ناسالمی کنم.»

 بدین ترتیب خشم را با ترحم آرام می‌کنید، یا حداقل خشم را به تعویق می‌اندازید، مشکل همانطور که ارسطو گفته است ابراز خشم بجا و مناسب است و اینکه غضب بدون کنترل ما جاری نشود.

بنیامین فرانکلین چه خوب گفته است که: خشم هرگز بدون دلیل نبوده است، اما این دلیل به ندرت موجه و قابل قبول است.

کتاب هوش عاطفی، دنیل گلمن( با اندکی تغییر)


پذیرش کلینیک: 02177249607

سرزنش یا گفتگو

 

نوشته: میرموسوی(مشاور و موسس کلینیک)


سرزنش یا گفتگو


غالبا دقت کردم وقتی زوج ها وسط بحث با هم درگیر می شوند و صحبت یکدیگر را با عبارت هایی مثل: باز شروع کردی.... صدبار گفتی...، قطع می کنند به دلیل این است که آنها با آغاز چرخه ی سرزنش مواجه می شوند. شیوه ی گفتگو و بحثی که بین زن و شوهر وجود دارد معمولا دستگاه سرزنش یاب یکی از طرفین را به کار می اندازد؛ در این صورت متاسفانه شنوایی دیگری مختل می شود و با عبارت هایی که بیان کردم صحبت قطع می شود.

شیوه گفتگو و بیان مشکلات همسر می تواند به گونه ای باشد که تنش ایجاد نکند و به معنی سرزنش نباشد. لطفا آن را بیاموزید چون حتی فرزندان شما از این شیوه خوششان نمی آید و گوششان بدهکار نیست.


پذیرش کلینیک: 02177249607

صدای مشاور:9092301285

به عصبانیت چطور نگاه می کنم؟


نوشته: میرموسوی(مشاور و موسس کلینیک)


به عصبانیت چطور نگاه می کنم؟



زمانی را به خاطر بیاورید که از کسی ناراحت شده اید. تا آنجا که می توانید به یاد بیاورید چه چیزی باعث عصبانیت شما شد؟

پیش از آن روز چه اتفاقی افتاده بود هوا چگونه بود؟ اوضاع ترافیک چطور بود؟ منتظر چه بودید؟ رابطه قبلی شما(روز یا روزهای قبل) با آن فرد چگونه بود ؟ چه رفتاری از او دیدید که عصبانی شدید؟ عصبانیت را با همه جزئیات به خاطر بیاورید.

چه احساسی داشتید و چه می خواستید بکنید؟

اغلب می شنویم که می گویند: خیلی عصبانیم کرد! هیچ کس نمی تواند شما را عصبانی کند.

من و شما هستیم که رفتار دیگران را "بیرحمانه و ناجوانمردانه" ارزیابی می کنیم و به این طریق هیجان ما دست کاری می شود و برافروخته می شویم.

وقتی رفتار و طرز نگاه تان را وابسته به رفتار دیگران می کنید، در واقع کنترل آن را به آنها سپرده اید و به این طریق واکنش ناسالمی نشان می دهید.


پذیرش کلینیک:02177249607

صدای مشاور:9092301285

مدیریت مشکلات زناشویی

" قول دادن ضمانت رفتاری ندارد!!!

نوشته: میرموسوی(مشاور و موسس کلینیک)

تو قول دادی....

مگه جلوی بزرگترهای فامیل قول ندادی که....

قول دادن پسندیده است آرامش برای طرف مقابل یک رابطه و تا حدودی تعهد برای شخص قول دهنده دارد اما گاهی یک رفتارعامیانه تلقی می شود. بسیارند افرادی که برای اصلاح برخی مشکلات رفتاری شریک زندگی از او قول می گیرند؛ قول اینکه برای بار دیگر به سمت اعتیاد نرود، قول اینکه همسرش را کتک نزند... قول اینکه فحاشی نکند...  

تصور کنید همسرتان به لحاظ شخصیتی اصولا فردی مضطرب است که با نحوه عکس العمل هایش آرامش سایر اعضای خانواده را بهم می ریزد. آیا این صحیح است که از او قول بگیریم که مضطرب نشود؟ چیزی را حل می کند؟ گاها دیده شده همسر فرد مضطرب هم قول او را به سادگی یا بهتر است بگویم با ساده لوحی می پذیرد و هر دو به انتظار روزهای شیرین زندگی می نشینند!

این قول ها چه مقابل همسر چه مقابل صد نفر دیگر، یک رفتار عامیانه است و گاها تضمین کننده ی رفتار و اصلاح آن نیست. چرا؟ زیرا یک رفتار غیر طبیعی ممکن است ناشی از اختلال یا بیماری، یا تفاوت های رفتاری و شخصیتی دو نفر در زیر یک سقف باشد و تا بررسی و تشخیص درست داده نشود هر چه قدر که قول و تعهد داده شود بی فایده است و چه بسا شخص متعهد که مثلا فرض کنیم شخص پرخاشگری است احساس سرخوردگی و افسردگی یا خشم بیشتری کند و بارها  بارها به رفتار تکراری کتک زدن همسر ادامه دهد.

پس بهتر است به جای اینکه نزد مشاور و روانشناس و سایر بستگان قول بدهیم و در دفتر خانه ها تعهد محضری بدهیم! به فکر آن باشیم که علت بروز مشکل را پیدا کنیم. شاید به این نتیجه رسیدیم که مناسب هم نیستیم یا باید درمانی را شروع کرد.

 

پذیرش کلینیک: 02177249607

صدای مشاور: 9099071164

(تماس از تهران و شهرستان ها)