کلینیک مشاوره و روانشناسی  شرق تهران(امین میرموسوی)77249607

کلینیک مشاوره و روانشناسی شرق تهران(امین میرموسوی)77249607

با مجوز از سازمان نظام روانشناسی و مشاوره- تحت مدیریت امین میرموسوی( روانشناس مناطق عملیاتی جنوب کشور-شرکت نفت) مشاوره آنلاین، تلفنی و حضوری، خدمات تخصصی زوج درمانی و مشاوره همسران
کلینیک مشاوره و روانشناسی  شرق تهران(امین میرموسوی)77249607

کلینیک مشاوره و روانشناسی شرق تهران(امین میرموسوی)77249607

با مجوز از سازمان نظام روانشناسی و مشاوره- تحت مدیریت امین میرموسوی( روانشناس مناطق عملیاتی جنوب کشور-شرکت نفت) مشاوره آنلاین، تلفنی و حضوری، خدمات تخصصی زوج درمانی و مشاوره همسران

مصائب و مشکلات خانواده شوهر

مصائب و مشکلات خانواده شوهر


امین میرموسوی(مشاور و موسس کلینیک)




تو از من مقابل خانواده ات حمایت نمی کنی...

چشمت به مادرت می افته، منو فراموش می کنی...

اجازه میدی هر چی مادرت دلش می خواد به من  بگه...

جمله های فوق برای ما مردها آشناست، اصلا شب مان را با یادی از این عبارات یا شنیدنِ چند مرتبه ی آن توسط همسرمان روز می کنیم.

خب واقعا چرا این مشکلات پیش می آید؟

اگر قرار باشد مردها پاسخ بدهند، حتما می گویند:

خانمم زیاد حساس است...

می خواهد من را عوض کند....

می خواهد با خانواده من قطع ارتباط کند....

پای من را می خواهد از خانواده ام  قطع کند....

خانم ها خودخواه هستند ....


 مادری پسری را بزرگ می کند و سالها ثمره تلاش خود و وابستگی عاطفی خود را در او می بینید حال تصور می کند که او را با زن دادن از دست می دهد، همه ی پیوندهای عاطفی سست می شود به خصوص که او اکنون یا شوهرش را از دست داده، یا سالهاست متارکه کرده و در انزوای خود بسر می برد و البته شاید اجتماعی باشد اما شریک و غمخواری ندارد، یا شوهرش بازنشسته است که تازه باید خود را مشغول کاری کند مگر نه در خانه ماندنش برای زنش طاقت فرساست، به هم گیر می دهند و غیره

همین کافی است تا پسر جایگزین پدر شود، در غمخوارگی، همدمی، شریک عاطفی، تامین کننده نیازها .

حال این پسر قصد دارد زن بگیرد!

تازه شروع ماجراست!

به ظاهر مادر آستین بالا می زند- اگر چه برخی از مادران از همان ابتدا مخالفت و سنگ اندازی می کنند- به ظاهر همه جا از عروسش تعریف می کند.

اما کم کم نقش های او شروع می شود مثل نقش مداخله جویانه: 

مثلا تحمیل نظر در مورد خرید انگشتر و حلقه نامزدی یا پیدا کردن ملکی برای سکونت و بسیاری دیگر؛ 

چرا چنین دخالتهایی اتفاق می افتد? 

زیرا ترسها به تدریج آشکار می شود.

ترسهایی مثل ترس از تاثیرگذاری عروس روی پسرش، زیرا  تاکنون او بوده که روی پسر و انتخابهایش تاثیرگذار بوده

حال، عروس را عاملی می داند که مانع این تاثیرگذاریها می شود. ترس مادر از حذف تدریحی اثرگذاریش

نقش دیگر، تلاش برای حفظ پیوندهای ارتباطی و عاطفی؛

زن جوان طبیعتا از شوهرش انتظار تامین امنیت، پشتیبانی، همراهی و همدمی دارد چیزی که مادر تا کنون دریافت کرده!

اکنون با ازدواج، زن جوان این انتظارات را دارد. حال مادر با چه کسی حرف بزند!؟

درددلش را از شوهرش به چه کسی بگوید!؟

اصلا اگر پسرش به خانه نیاید، با چه کسی حرف بزند؟

بنابراین وقتی پسر به همراه همسرش به خانه مادر می آیند مادر حق خود می داند و چنین می پندارد که اکنون زمان، زمان بودن با پسرش است و این پیام را ناخودآگاه می دهد که :

بسه عروس جان!

حالا نوبت من است، الان اینجا شوهرت نیست بلکه پسر منه.


رقابت شروع می شود، اگر حساسیتها از سوی عروس آشکارا بیان شود، معمولا مادرها سعی می کنند با تماسهای تلفنی یواشکی در طول روز و ساعتهای کاری پسرش، این خلا را جبران کنند.

بگذریم، کنترل این فرایند گاه راحت نیست! اول اینکه پسر باید بداند اگر قصد ازدواج دارد به دقت توضیحات فوق را بخواند و با آگاهی از پیش آمدن این فرایند خود را برای پاسخها و مهارتها آماده کند.

متاسفانه از جنس خودم زیاد می شنوم که می گویند: پدر و مادر تکرار نشدنی هستند، اما همسر می تواند تکرار شدنی باشد


به صراحت می گویم این جمله از هر مردی که شنیده شود، شایستگی ازدواج و حفظ زندگی مشترک را ندارد. چون از روی عقل بیان نمی شود.

این تلخی را به دل نگیرید چرا که حق است به همین تندی بگویم.

این جمله بوی وابستگی و اولویت دادن به پدر و مادر را می دهد نه شهامت تشکیل زندگی مستقل.

برای همین است که ضروری است تا افراد به مشاوره های خانواده مراجعه کنند، تا آموزشها و نکته های این وابستگی را بیاموزند، از نقشهای روانی بسیار ظریف و تاثیرگذار مادر روی زندگی آگاه شوند و راه حل را بکار برند.

ترسی که ما مردها از همسرمان داریم و در ابتدای مطلب گفتم، این است که فکر می کنیم خانم ها می خواهند ما را از خانواده جدا کنند، مادرمان را حذف کنند، ما را کنترل کنند.

اگر چه بارها دیده ام نوع واکنش خانم ها و عدم کنترل حساسیتها می تواند باعث بیان بد و تنش زای آنها شود طوری که ما مردها واقعا نگران و نسبت به نیت همسرمان بدگمان بشویم.

پس حتما یکی از طرف های آموزش در این گونه موارد، خانم ها هستند که باید مهارتهای لازم را در خصوص نحوه برخورد با مسائل خانواده شوهر بیاموزند.

ما مردها وقتی شکایت همسرمان را در مورد رفتار مادر می شنویم زود از کوره در می رویم که چیه؟ می گی چی کار کنم؟ برم تو روی مادرم و چشم در چشم، دعوا کنم؟ بگم تو غلط کردی که فلان واکنش رو نشون دادی؟ برم بزنم تو گوش مادرم؟

خاطرت جمع من از این کارها نمی کنم..

خیر، کسی نگفت به مادر توهین کنید، منظور همسرتان این نیست، اگر بگویید هست، من می گویم شما اینطور فکر می کنید.

کسی نمی گوید مقابل خانواده خود، بایستیم.

بلکه از همسرمان دفاع کنیم و این به معنی دعوا نیست.

شما اگر دوست تان به وسایل شما دست بزند یا در مورد زندگی تان نظر دهد، چه می کنید؟ فکر نمی کنم راحت اجازه این کار را بدهید، احتمالا خواهید گفت: مرسی از راهنماییت، در موردش فکر می کنم.

آیا گفتن همین جمله به خانواده خود، در مقابل دخالتهایشان کار سختی است؟ گفتن این جمله یعنی به پیشنهادت فکر می کنم اما کاری که مورد تایید خودم و همسرم باشد را انجام می دهم.

به همین راحتی، مرزها را کم کم ترسیم می کنید.

در آینده بیشتر در این خصوص مطلب خواهیم نوشت، با ما همراه باشید.


پذیرش کلینیک مشاوره شرق تهران: 02177249607  --  02177450159

نشانی کلینیک: میدان رسالت- خیابان هنگام- خیابان فرجام- بعد از میدان صد- ساختمان پزشکان نگین-طبقه 5 واحد 20




نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد