چرا روابط و انتخابها دشوار شده است؟

امین میرموسوی

(مشاور ارشد خانواده)

چرا روابط و انتخابها دشوار شده است؟

چرا با آدمهایی آشنا می شویم که از نظر ما ویژگیهایی خاص و دشواری دارند و چرا این افراد توسط ما انتخاب می شوند؟

خانمی می گوید همسر سابقم بسیار پرهیجان بود و برایم جذاب؛ از انرژی چیزی کم نمی آورد، اما زندگی مان دوام نیاورد...

شخصی دیگر می گفت بار دوم هم که ازدواج کردم همسرم شخصی بی مسئولیت بود، پی گیر زندگی نبود، مرتب باید انگیزه می دادم، در آخر، به جای عشق شدیدا احساس تنفر کردم...

دیگری می گفت: مردها همشون خائن؛ به جایی که می رسند، خیانت می کنند، رهایت می کنند؛ یادم می آید چقدر از جذبه اش خوشم می آمد، نمی دانستم که این همه تایید و حال خوب با او ، کار دستم می دهد....!

چرا سرنوشت زندگی ها چنین می شود؟ حتی برخی با وجود ازدواج دوم می ترسند از انتخاب دومشان هم گزیده شوند و همان مشکلی را تجربه کنند که به نوعی در انتخاب اول تجربه می کردند.

مشکل این جاست که ما حقیقتا نمی دانیم چه می خواهیم!

علت دشوار بودن آدمها همین است. چون اصلا آنها دشوار نیستند! ما دشواریم؛ ما نمی دانیم چه می خواهیم! ما قانع نیستیم، ما نقص داریم.

اگر ما تکلیفان با خودمان روشن باشد، عاشق نمی شویم که وقتی عشق به وصال نرسید بگوییم چقدر آدمها سخت شده اند. چه کم داشتم!؟ چه می خواست دیگر!؟

علت دشواری آدمها در انتخاب ما و در کمبودهای ما است.

ما به دنبال آنچه هستیم که، خود نداریم و به دنبال آن چیز در دیگری هستیم.

اعتماد به نفس نداریم و به دنبال آن در دیگری هستیم، شخصی دیگر برایمان جذاب و زیباست، چون ما جذاب نیستیم.

شخصی دیگر خودخواهی و غرور ما را کامل می کند، پس به دنبال دیگر خواهی نیستیم! به دنبال نیمه ی گمشده ی خودخواهی مان هستیم.

همسرمان برای پر کردن دهان مردم باید جذاب باشد! پس ما او را برای خودمان نمی خواهیم. ما ازدواج می کنیم تا همسرمان دهان مردم را ببندد!

بنابراین اول از همه ما ازدواج می کنیم تا ازدواج مرهمی باشد بر تمام نواقص ما !

همسری را انتخاب می کنیم و حاضریم او راه شدیدا حمایت کنیم؛ بعد از مدتی که وابسته بار آمد، از تو متنفر می شویم و حاضریم دور بیندازیمش. خب، این انتخاب برای خودمان است یا برای دیگری! شاید بگویید، او هم می خواست؛ اما، نقش شما چیست؟ چون او نیازمند بود ، باید پاسخ مثبت بدهید؟ جامعه ی محتاج پرور، هیچ وقت جامعه سالمی نخواهد شد و هیچ وقت پیشرفت نمی کند و به سوی استقلال گام بر نمی دارد.

حال آن شخص ساده لوح یعنی همسر فکر می کند واقعا عاشقش شده ایم چه می داند برای چه انتخاب شده است!

البته او که نمی تواند با هدف پیدا کردن چنین تفسیری از پارتنر خود بپرسد چرا من را انتخاب کردی! زیرا کسی نمی گوید چون من فلان نقص را دارم تو را انتخاب کردم! بلکه می گویند دیدم عاشقت شدم... فکر کردم نیمه گمشدمی و از این حرفهای رویایی!

بهتر است برای خودمان و سپس انتخاب هایمان وقت بگذاریم.

پذیرش کلینیک مشاوره: 02177249607   -- 02177450159

نشانی کلینیک: میدان رسالت- خیابان هنگام- خیابان فرجام-بعداز میدان صدم- ساختمان پزشکان نگین-طبقه 5 واحد 20