کلینیک مشاوره و روانشناسی  شرق تهران(امین میرموسوی)77249607

کلینیک مشاوره و روانشناسی شرق تهران(امین میرموسوی)77249607

با مجوز از سازمان نظام روانشناسی و مشاوره- تحت مدیریت امین میرموسوی( روانشناس مناطق عملیاتی جنوب کشور-شرکت نفت) مشاوره آنلاین، تلفنی و حضوری، خدمات تخصصی زوج درمانی و مشاوره همسران
کلینیک مشاوره و روانشناسی  شرق تهران(امین میرموسوی)77249607

کلینیک مشاوره و روانشناسی شرق تهران(امین میرموسوی)77249607

با مجوز از سازمان نظام روانشناسی و مشاوره- تحت مدیریت امین میرموسوی( روانشناس مناطق عملیاتی جنوب کشور-شرکت نفت) مشاوره آنلاین، تلفنی و حضوری، خدمات تخصصی زوج درمانی و مشاوره همسران

از ازدواج با این اشخاص خودداری کنید

نوشته: میرموسوی(مشاور و موسس کلینیک)


وقتی خودت را "عقل کل" حساب می کنی


ازدواج یعنی شراکت دادن فکر و احساس و نیاز طرفین در زندگی، یعنی به نیاز دیگری و انتظارات او اهمیت دادن و احترام قائل شدن.

وقتی شریک زندگی از تو می خواهد با هم نزد مشاور بروید و تو مشاور را قبول نداری و این گونه پاسخ می دهی: من خودم بهتر از هر کسی می فهمم..... این چیزا را قبول ندارم... ؛ اصلا من مگه دیوانه ام بروم پیش مشاور و ....


سوال از این شخص این است جایگاه تو کجاست؟ عقل کل هستی؟ تو دانای جهان هستی؟


جرأت کردی به وسیله ی یک مدرک تحصیلی بالا یا جایگاه شغل خاص، خودت را در جایگاه راهنما و مشاور قرار بدی؟ لطفا خودتان را در نزدیک ترین زمان ممکن به متخصص نشان دهید زیرا سلامت روان و عقل شما زیر سوال است.


همچنان به دختر و پسرها می گوییم در انتخاب همسر کسی را برگزینید که دیدگاه مشورتی و مشاور را قبول داشته باشد در غیر این صورت هر با که مشکلی پیش بیاید که قطعا در زندگی حوادثی رخ می دهد و هر بار که بخواهید از شخص سومی کمک بگیرید با عدم همکاری ایشان مواجه می شوید و اگر هم تنها پیش مشاور بروید تنها یک پاسخ را می شنوید:


" تا همسرتان همکاری نکند ما نمی توانیم کاری بکنیم یا نظری بدهیم"


 ازدواج با این اشخاص بسیار خطرناک است...


پذیرش کلینیک: 02177249607


صدای مشاور: 9092301285

ازدواج به هر قیمت ، نه



نوشته: میرموسوی(موسس و مشاور کلینیک)


ازدواج به هر قیمت ، نـــــــــــــــــــــــه


- از وقتی پدر و مادر پا به سن گذاشته اند رفتارهای وسواس گونه ای از خود نشان می دهند، خیلی ایرادگیر شده اند. مرتب به من زنگ می زنند که چه وقت به خانه می رسم؟ با چه کسی هستم؟ چرا نیامده ام؟ چرا با فلانی ازدواج نمی کنم؟ هر هفته بحث و دعوایی که هیچ برنده و بازنده ای ندارد از نظر آنها حتما مشکلی دارم.... با انگیزه خلاصی از این مشاجرات به کسی که تصادفا آشنا شدم و به خواستگاری من آمد جواب دادم

- پدرم نظامی بود و بازنشسته شده بود تا جایی که یادم می آید امر و نهی کار هر روزه اش بود، تمامی نداشت از من گرفته تا مادر؛ سر هر چیزی باید از او اجازه می گرفتیم در غیر این صورت کتک بدرقه راه ما بود باز هم فرقی نمی کرد ، من و مادر نمی شناخت..... فقط قصد داشتم زود ازدواج کنم به اولین خواستگار جواب مثبت دادم


- پنج سال دوست بودم خسته شده بودم، به دوست پسرم فهماندم اگر مایل باشد بعد از این مدت ازدواج کنیم. طفره می رفت؛ خب حق داشت، هنوز کارش درست نشده بود، درآمدی در حد پول تو جیبی داشت. به اصرار من، آمد خواستگاری و سپس، ازدواج.....اما الان فکر می کنم این من بودم به مشکلاتش ساختم حالا می گوید: خودت خواستی...


در همه این داستان ها، نیازها و فشارهایی هست که باعث می شود تصمیم به ازدواج بگیریم. حق داریم که حس کنیم روزگار به ما سخت می گیرد. حق داریم حس کنیم انگار چرخ فلک حتی لحظه ای به کام ما نمی گردد. اما چه میشه کرد؟ مثال های فوق نمونه هایی است از تصمیم هایی که افراد در اثر این فشارهای روانی می گیرند و متاسفانه مصداق بارز از چاله درآمدن و به چاه افتادن است. باید تحمل کرد؛ خودمان را محدود نکنیم؛ خودمان را منزوی نکنیم.


 مواظب باشیم که فشارهای روانی باعث نشود چیزی که به عنوان نیاز حس می کنیم تبدیل به "بایدی" شود که لازم الاجراست و خودمان را ملزم به اجرای آن کنیم البته، به هر قیمت!!

" نیاز" اکنون سر و صدایش درآمده اما پاسخ بلافاصله به آن لزوما نشانگر پیروزی نیست، گاهی باید تحمل کرد تا در زمان خود ارضا شود. گاهی باید برای مدتی کوتاه به وقفه انداخت تا رابطه ای به خاطر شتاب بهم نخورد اگر نمی توانید صبر کنید، آستانه تحمل شما پایین آمده، از متخصص مشورت بگیرید، سبک زندگی خود را تغییر دهید، اولویت ها را کمی پس و پیش کنید. خود را محدود به یک نیاز نکنید، یادتان باشد آسیاب به نوبت شما هم می رسد.


خوش باشید.


پذیرش کلینیک مشاوره: 02177249607


دو کلام حرف مردونه.... با آقایون


ما تلخی " نه" گفتنمان را که چشیدیم...



میرموسوی(مسئول کلینیک)

دو کلام حرف مردونه.... با آقایون


وقتی تو به خانواده ات نمی توانی "نه" بگویی،شاید به خاطره اینه که فرزند وابسته ای، شاید زیادی سرویس دادی، شاید یه شخصیت تعارفی هستی،هر چه که هست به هر حال خانواده روی تو حساب زیادی باز کرده اند تا حد ایجاد احساس گناه در تو، تا همیشه سرویس خوبی بدی.آخرش یک فرزند درهر خانواده قربانی خوبی هست! در خانواده ی تو، قرعه به نام تو افتاده.


اگر غیر این رفتار کنی احتمالا فرزند ناخلف آنهاا می شوی، شاید عاقت کنند، بگویند خیر نبینی... حالا از اینجا به بعد من (مشاور) با تو کار دارم اینکه از این مرحله چطور پاسخ بدی بستگی به شخصیت و آمادگی تو برای حفظ زندگی و استقلال خودت داره. حالا که ازدواج کردی محکم پایش بایست.

می دونی همسرت چه به من گفت؟


 گفت:از همان روزهای اول ازدواج انگار دشمن این خانواده هستم، منو که می بینند خون جلوچشمشان را می گیرد...نمی دونم چرا..؟ مگه چه کرده ام؟


شایدهمسرت کاری نکرده باشد با این حال باید مفصل با او حرف بزنم شاید آنقدر تیز و حساس بوده که هر حرکتی رو تعبیر به ناتوانی "نه" گفتن در تو کرده. پس ای واااااای کار تو و من هر دو سخت شد.


هم باید با همسرت صحبت کنم تا درجه حساسیت اون رو پایین بیارم، هم جلساتم رو با تو ادامه بدهم. رک بگویم اگه همکاری کنی رضایت زندگی بهتری تجربه می  کنی اگر نه یا همسرت جدا می شود یا تا مدتی نامعلوم با سردی ادامه می دهید.... که این یکی راه خوبی نیست، اصلا.  بعد هزار و یک اتفاق می افته.


هیچ وقت فکرشو نمی کردی، نه؟ تا قبل از ازدواج با نه گفتن مشکلی نداشتی شاید اصلا متوجه نبودی؛ اما الان با جنس مخالف طرف هستی. یعنی چه؟


 اگه مهارت های همزیستی را یاد گرفته باشی می دونی چه می گویم اگر نه، کلاهت پس معرکه است.


فرض می کنم نمی دونی. چه فرض بدی! ولی این روزا از هر 10 مورد زوجی که برای مشاوره پیش از ازدواج یا به خاطر مشکلات ازدواج یا طلاق به من مراجعه می کنند راحت بگویم 9 نفر از آقایان "تعطیل هستند". یعنی هیچی نمی دونند.


یعنی که همسرت  تمام جزئیات رو می بیند، از هیچ کدام نمی گذرد، شاید موقت، اما همین روزا شروع میکنه. از تو انتظار دیگه ای داره اگه اوضاعت در "نه" گفتن خیلی خراب باشه وهمیشه بله قربان خانواده هستی که حق با همسرته اجازه نداری سرش داد و بیداد راه بندازی، شلوغش نکن ، کمک بگیر. یادبگیر با والدینت بالغانه برخورد کنی؛ بر احساس گناهت غلبه کنی؛ از قدم های کوچکتر نه گفتن شروع کن این طوری با احساست کنار میای.


این رو بدون که سال ها این نقش را داشتی، یک شبه عوض نمیشه. همسرت هم باید بداند من همراهی اونو جلب می کنم اما تو کارهایی که باید انجام بدی را پشت گوش نینداز.

در پایان توصیه می شود حتما از زوج درمانگر خوب در تهران و یا شهر محل سکونت خود استفاده کنید.



 تلفن پذیرش حضوری:


02177249607  -- 02177450159

 

شایسته است در صورت تمایل به استفاده از مطالب، حقوق نگارنده را با ذکر نام و نشانی سایت پاس بدارید.

ضرورت مشاوره پیش از ازدواج



میرموسوی

(موسس کلینیک)


گل بود و به سبزه نیز آراسته شد


ضعف در مهارت کم بود؟ سن کم هم به ازدواج اضافه شد و شنیدن این جمله که: "مگه ما خودمون عقل نداریم که داریم میریم پیش مشاور".... دیگه جای خود دارد.... !!! آنهم شنیدن این جمله از یک فرد حول و حوش 22 یا 23 ساله...


اینجاست که ضرب المثل های شیرین فارسی به کمک مان می آید برای توصیف یک ازدواج عجیب و غریب با هزار و یک نکته ابهام.


این وضعیت ازدواج هایی است که این روزها اتفاق می افتد و سرمان سوت می کشد و متاسفانه از نشستن پیش مشاور هم پیداست که دوست ندارند قسمت های سخت ماجرای ازدواج را بشنوند و به نظر آماده اند فقط "بله" را از مشاور بشنوند و بروند. 


 تعبیر عامیانه این است که خودمان را گول می زنیم و کله ی مان باد دارد و تعبیر علمی این است که در حال حاضر قسمت منطقی مغز تعطیل شده است و کاملا هیجانی پاسخ می دهند و همراه با اعتماد به نفسی کاذب، پس خطر بیخ گوش مان است!


نگران نباشید کسی جلو ازدواج شما را نخواهد گرفت ما به شما " نه" نمی گوییم، جز در موارد خاص. بلکه باید با اطلاعاتی که در اختیارتان قرار می گیرد به نتیجه برسید. این اطلاعات آموزشی است مطمئنا وقتی بشنوید برای تان جالب خواهد بود.

 

برای دریافت این اطلاعات لطفا صبور باشید.

 

ازدواج در سن پایین خوب است اما فاصله زمانی مناسب، ارتباط و گفتگو را مدیریت کردن، شناختن دقیق جنس مخالف در طول دوره آشنایی، خودشناسی و دیگرشناسی، آشنایی به آستانه تحمل همدیگر، شناخت دکمه های حساس، نحوه مدیریت آن، همه اینها زمان می برد چند جلسه ای فرصت دهید و سپس آموخته ها را در رابطه بین فردی خود تجربه کنید. 


آن وقت می گوییم ایام به کامتان ...



تلفن پذیرش:

77249607

صدای مشاور در تهران:

9092301285

مشاوره تلفنی تهران و سایر شهرها:

9099071164

( تماس همه روزه و ایام تعطیل از ساعت 9 صبح  الی 11 شب از تلفن ثابت بدون پیش شماره)



دلزدگی زناشویی



نگارش: امین میرموسوی(موسس کلینیک)


مانده خاکستر گرمی..!؟


دلزدگی زناشویی از اختلاف بین انتظارات غیر واقعی و چالش های زندگی بین زن و شوهر ایجاد می شود. انتظارات غیر واقعی از همدیگر، بی توجهی به یکدیگر و نیازهای هم، همراهی نکردن در گرفتاری های زندگی، زن و مرد را به سمت احساسی پیش می برد که بهترین تعریف از آن دلزدگی است.


به طور طبیعی شروع زندگی می تواند همراه با احساس زیبا و پر شور باشد و رفته رفته بخشی از این هیجان فروکش می کند. احساس و هیجان هایی از قبیل عشق به همین صورت است. عشق رومانتیک، شعله ای است که اگر سوخت به آن نرسد دیر یا زود به سمت خاموشی پیش می رود.


با این حال ما در کار حرفه ای خود بر این باوریم اگر هنوز خاکستر گرمی (به قول اخوان ثالث"اندک شرری")[*] وجود دارد جای امید است که شعله ور  شود. یقینا به همین دلیل است که همچنان زندگی ها ادامه دارد.


درک این اختلاف و فهم دلزدگی می تواند کمک کند به این که شخص از مقصر دانستن همسرش به سمت تلاش برای تغییر موقعیت هایی پیش برود که موجب کاهش این احساس شود.


دلزدگی از عشق و احساس یک فرایند تدریجی است که به ندرت شروع ناگهانی دارد بلکه پیشروی آن به صورت محو شدن تدریجی صمیمیت و عشق از زندگی است، همراه با علائم :


فیزیکی(بیقراری، کندی و بی رغبت شدن به حرکت و تکاپو... )


هیجانی(خشم، افسردگی، نوسان خلق، بی حوصلگی)


و خستگی روانی است.



نکته مهم این است که دست به کار شویم و شروع به شناسایی رفتار هایی کنیم که باعث می شود تغییر بهتری اتفاق بیفتد قبل از اینکه به نقطه شکست یا عمیق تر شدن فاصله برسیم. جایی که ممکن است زن و شوهر یا یکی از آن دو بگویند: "دیگه تحملش را ندارم" .

« فراموش نکنید که دلزدگی می تواند ماشه مثبتی برای تغییر باشد.»


زندگی ها و شخصیت آدم ها متفاوت است بعضی زوج ها رابطه حمایتی، رمانتیک و هیجان انگیزی دارند حتی بعد از سال ها با هم بودن. مسلما رابطه ی این زن و شوهر ها "ریشه و بال های" قوی دارد. خود را در برابر دلزدگی واکسینه کرده اند؛ ما هم در فرایند مشاوره خانواده قصدمان این است که این ریشه و بال های قوی را در مراجعه کننده ها ایجاد کنیم.


یک نکته: چالش های اقتصادی و عاطفی زندگی امروزی خانواده های ایرانی آن قدر زیاد شده که فرصت برای با هم بودن را به شدت کم کرده و متاسفانه بیشترین عامل ایجاد دلزدگی است به خصوص در زوج های جوان دهه شصتی؛ از این رو در شرایط فعلی تغییر، همراهی و همکاری زن و شوهر هر دو را می طلبد.


"پذیرش" و "رشد و تنوع" نقطه مقابل دلزدگی است.


تا زمانی که زن و شوهر به "رشد و تنوع" بپردازند و برایش بکوشند دچار دلزدگی نمی شوند. این، شامل شکستن الگوهای عادتی در زندگی است در تمام قسمت های زندگی مشترک(رابطه جنسی، گفتگوی زناشویی، سبک زندگی، تفریح...)؛ پرداختن به ضعف ها، دیدن ضعف های خود، پذیرفتن آن، ایجاد فرصت برای تغییر در خودمان، بخشی از رشد حساب می شود.

شاید باور نکنید اما اگر درلابه لای صفحات کتاب ها در جستجوی تکنیک های بهبود ارتباط بگردید هیچ چیز جز همین پاراگراف آخر شما را از شر دلزدگی خلاص نمی کند!



[*] شعر قاصدک اخوان ثالث

آیا باید روی اضطرابم کار کنم؟




نوشته: میرموسوی

(موسس کلینیک)


آیا باید روی اضطرابم کار کنم؟


ممکن است به این دلیل که "من که همیشه اضطراب دارم"..... یا "کیه که نداشته باشه..... " تا کنون به آن بی توجه بوده اید. به خصوص اگر تا الان به درمانگری مراجعه نکرده باشید ممکن است از خودتان بپرسید آیا باید در این مورد خودم را به زحمت بیندازم؟ و به جایی مراجعه کنم؟

سوال ما از شما این است: چرا می خواهید اضطرابتان تغییر کند؟ چه هدفی دارید؟ دوست دارید چه جور آدمی باشید؟ دوست دارید با اضطرابتان چطور برخورد کنید؟ بدون اضطراب و ترس چه جور آدمی می شوید؟


ممکن است برایتان سخت باشد که اضطراب طبیعی را از غیر طبیعی تفکیک کنید این همان جایی است که ارزیابی کامل متخصص بهداشت روان لازم است تا به شما آگاهی لازم را بدهد.

ویژگی های مشخصی است که درمانگرتان هنگام تشخیص اضطراب آنها را ارزیابی می کند. تشخیص گذاری درمانگر در مورد این که شما به اختلال اضطرابی مبتلا هستید یا خیر به این بستگی دارد که چه تعداد از این ویژگی ها را داشته باشید و شدت آن ها در چه حدی است.

درمانگرتان در این کلینیک  بر اساس ویژگی های زیر تعیین می کند که شما در چه حدی به اضطراب مبتلا هستید و تا چه اندازه نیاز به درمان حضوری است:

- شدت بیش از حد؛ به نحوی که با عکس العمل های فیزیولوژیک مثل( تپش قلب، تنگی نفس، تعریق) همراه است.

- تداوم؛ به این معنی که فرد بیمار ساعت ها و روزهای پیاپی نگرانی را تجربه می کند.

- تداخل؛ ادامه نگرانی برای مدتی متاسفانه موجب اختلال در کارهای روزمره، از دست دادن تمرکز حواس، فراموشی می شود به نحوی که در عملکرد شغلی و تحصیلی فرد و روابطش در خانواده اثر منفی می گذارد.

علائم فوق به حدی جدی است که نیاز به مراجعه حضوری شما می باشد.

یک شروع تازه

درمان اضطراب نیاز به پیگیری دارد پس بهتر است:

- انگیزه بالا داشته باشید.

- بتوانید با اضطرابتان به عنوان موضوعی برای یادگیری شیوه های جدید غلبه بر تنش ها برخورد کنید.

- از درمان انتظارات مثبت داشته باشید.

 

 تلفن های رزرو وقت حضوری کلینیک:


021-77249607