کلینیک مشاوره و روانشناسی  شرق تهران(امین میرموسوی)77249607

کلینیک مشاوره و روانشناسی شرق تهران(امین میرموسوی)77249607

با مجوز از سازمان نظام روانشناسی و مشاوره- تحت مدیریت امین میرموسوی( روانشناس مناطق عملیاتی جنوب کشور-شرکت نفت) مشاوره آنلاین، تلفنی و حضوری، خدمات تخصصی زوج درمانی و مشاوره همسران
کلینیک مشاوره و روانشناسی  شرق تهران(امین میرموسوی)77249607

کلینیک مشاوره و روانشناسی شرق تهران(امین میرموسوی)77249607

با مجوز از سازمان نظام روانشناسی و مشاوره- تحت مدیریت امین میرموسوی( روانشناس مناطق عملیاتی جنوب کشور-شرکت نفت) مشاوره آنلاین، تلفنی و حضوری، خدمات تخصصی زوج درمانی و مشاوره همسران

وابستگی و استقلال همسران

امین میرموسوی(مشاور ارشد خانواده)


وابستگی و استقلال همسران

آیا شما هم احساس وابستگی به خانواده خود را دارید؟
آیا از طرف همسرتان مدام مورد سرزنش قرار می گیرید که بدون مشورت با آنها نمی توانید تصمیم بگیرید؟
شاید شما یکی از آنهایی باشید که به ما مشاوران می گویید پد و مادر تکرار نمی شوند!!

موضوع وابستگی و استقلال همسران در سلامت کانون خانواده و روابط زناشویی بسیار مهم است.

چرا که این روزها بیشترین علت مشاجره ها بر سر وابستگیها به خانواده است.

خانواده یک نظام اجتماعی طبیعی است که دست کم سه نسل را در بر می گیرد.

نحوه عمل آن- یعنی، روشهای ایجاد اصول و قوانین، پیام رسانی، و توان حل اختلاف سلیقه اعضا، برای رشد و تکامل آن از اهمیت زیادی برخوردار است.


ادامه مطلب را در سایت کلینیک مطالعه کنید:


http://aminmirmousavi.com


نشانی کلینیک: میدان رسالت- خیابان هنگام- خیابان فرجام-بعد از میدان صدم- ساختمان پزشکان نگین-طبقه 5 واحد 20

پذیرش: 02177249607  -- 02177450159



همراهی و ازدواجی منطقی

امین میرموسوی

مشاور ارشد خانواده و مسئول کلینیک




همراهی و ازدواجی منطقی

همراهی یعنی پا به پا و دوشا دوش هم حرکت کردن

یعنی متوقع نبودن، سطح توقعات برابری داشتن یا با سطح اختلاف کم زندگی کردن

قابل توجه خانمها:

اگر از خانه ی پدری می آیید که او برای شما زندگی ویلایی ساخته لطفا یا دنبال همان ویلا باشید یا بپذیرید همانطور که پدر هم سالها کار کرده تا به چنین امکاناتی رسیده، همسر شما هم یک شبه نمی تواند آن را فراهم کند؛ 

 قابل توجه آقایان

ازدواجی  صرفا عاشقانه  نکنید که به همسرتان قول رفاهی بدهید که در تامین آن بمانید. بر اساس داشته های خودتان حرکت کنید.

شاید در ابتدا برایتان دشوار باشد پذیرفتن این نکته که داشتن چنین دید واقع بینانه ای لازم است. شاید فکر کنید این نگرش عشق را کور می کند، پس عشق چه می شود؟

من می گویم فراهم کردن توقعاتی در آینده که ممکن است یکی دو تا نباشد، روزی را می رساند که به منِ مشاور بگویید

"فقط می خواهم برای همیشه بروم، خسته شدم از اینکه نقش فراهم کننده و تدارکات چی را دارم"

نـکتـه:

اگر پدر شما می گوید من خانه به تو می دهم در آپارتمان خودم و نه جایی دیگر، ولی به نامت نمی زنم، بدانید خودتان هیچ چیزندارید. و حتی استقلال ندارید و نباید ازدواج کنید چون اختیار دار مال شما، پدرتان است نه  شما

پس این خطر وجود دارد که در زمان تصمیم گیریهای مهم وابسته به خانواده باقی بمانید.

اصلا فکر می کنید یکی از علتهای بهم خوردن ازدواجهای زودهنگام چیست؟

این است که دختر و پسر، خود چیزی ندارند و خانواده باید کمک کند وقتی پای کمکهای مالی خانواده به وسط کشیده می شود، سر و کله دخالتهای والدین هم پیدا می شود، حالا در سن کم، افراد نه آگاهی کنترل دخالتها را دارند و نه آموزش دیده اند و اقتضای سن کم این است که والدین بیشتر دخالت کنند.

از طرفی ممکن است با سطح توقعات نابرابر ازدواج کنید، چون احتمالا ازدواج، بیشتر عاشقانه است تا منطقی.

نکتـه:

با سطح توقع خودتان نمی توانید برای شخصی دیگر خوشبختی بیافرینید.

ممکن است بگویید من سطح توقعم پایین است چرا نامزد من سطح توقع بالایی دارد؟ 

شاید شما انتخاب اشتباهی کرده اید!

برخی هستند از مشاور وقت می گیرند برای مشاوره پیش از ازدواج  یا حل اختلاف؛ وقتی مراجعه می کنند متوجه می شوم به شکلی یکی از طرفین می خواهد مشاور را متقاعد کند که به همسرش بفهمانم، سطح توقعاتش را پایین بیاورد! 

معلوم است که یکی عاشق دیگری شده حالا زور می زند او را متناسب خودش تنظیم کند.

خیر، چنین کاری امکان ندارد.

شما می بایست کسی را انتخاب کنید که متناسب با خودتان باشد.

گاهی اختلاف فرهنگ موجب این سطح تفاوت توقع می شود.

گاهی رشدو تربیت و امکاناتی که یک خانواده برای فرزند خود فراهم می کند موجب توقع می شود.

یعنی رفــاه فراهم شده توسط خانواده ، لزوما برای فرزندان آن خانواده فرهنگ و معرفت نمی آورد! و می تواند اشخاص را متوقع، متکبر و از آنها شخصیتهایی انعطاف ناپذیر بسازد.

این ویژگیها مخالف با همراهی و همدلی است در حالی که زندگی کنونی مستلزم برخورداری از این ویژگی است مگر نه سنگ روی سنگ بند نمی شود.



پذیرش کلینیک: 02177249607   -- 02177450159

نشانی: میدان رسالت- خیابان هنگام- خیابان فرجام- بعد از میدان صدم- ساختمان پزشکان نگین-طبقه 5 واحد 20

به قواعد رابطه احترام بگذاریم!

امین میرموسوی(مشاور ارشد خانواده)


به قواعد رابطه احترام بگذاریم!

قبول کنیم که اغلب ما وقتی در رابطه ای هستیم که  اصرار به ماندن داریم در حالی که  نفر مقابل مایل به ترک است نمی توانیم واقع بین عمل کنیم.

در برخی موارد به شکلی افراطی رفتار می کنیم. 

غالبا به شکلی عصبی واکنش نشان می دهیم، کنترلی برخورد می کنیم، 

از نظر ما  "نشدن" وجود ندارد!

اصلا دلیلی ندارد!

اگر دو سال یا 6 ماه صرف رابطه و آشنایی شده باشد، به نظر ما حیف است که از هم بپاشد.(باور غیر منطقی شماره 1)

یعنی انگار اگر وارد رابطه ای می شویم که از نظر ما همه چیزخوب پیش می رود، حتما باید به ازدواج ختم شود.


خیر، چنین باوری مخصوص به خود ماست و هیچ سنخیتی با واقعیت ندارد و لزوما نباید مورد تایید دیگران قرار بگیرد.

این کنترل یا مالکیت، عشق عصبی است.

عشق عصبی، به برهم خوردن ارتباط عاطفی بیشتر کمک می کند تا حفظ آن؛

شما هر چند سال که روی رابطه ی خودتانسرمایه گذاری کرده باشید دلیل نمی شود که حتما آن اتفاقی که دوست دارید بیفتد.


واقعیتهای رابطه:

-ممکن است دو نفر شباهت و تفاهم بسیاری داشته باشند، اما موانع دیگری مثل مخالفت خانواده ها مانع از ازدواج شود!

پس بهتر است قبل از دلدادگی، همه شرایط را بسنجید؛ گاهی مخالفتهای خانواده شدید نیست؛ زود قانع می شوند. اما گاهی طولانی می شود و به بحث و مشاجره منجر می شود، ریسک برقراری چنین روابطی بالاست!

-اصرار به ادامه رابطه، گاهی نتیجه عکس می دهد!

-شرایط فقط قرار نیست از دید شما مورد تایید باشد، لطفا بپذیرید که دیگری هم حق انتخاب دارد.

اگر یکی از طرفین تصمیم می گیرد برای چند روزی از رابطه ای با چنین خصوصیاتی فاصله بگیرد، حق نداریم به شکلی کنترلی  آن را زیر نظر بگیریم؛ مرتب زنگ بزنیم، پیامک بدهیم، خلاصه، همانطور که گفتم به شکلی عصبی با رابطه برخورد کنیم.

اینها فقط کار را خراب تر می کند و نشان دهنده این است که ما شخصیت و هویت مستقلی نداریم، به شدت وابسته ایم، در رابطه شدیدا حل شده ایم.

در نتیجه توصیه می کنیم این افراد حتما برای کنترل هیجان و عشق عصبی خود، از مشاوران کمک بگیرند. این کمک برای برخورداری از رفتاری مستقل، شخصیتی پخته و حتی جذاب و دوست داشتنی مفیدو ضروری است.



کلینیک مشاوره میرموسوی: 02177249607   -- 02177450159  

نشانی کلینیک: میدان رسالت- خیابان هنگام-خیابان فرجام-بعد از میدان صدم-ساختمان پزشکان نگین-طبقه 5 واحد 20


شوهرم حرف نمی زند!

امین میرموسوی(مشاور و موسس کلینیک)


شوهرم حرف نمی زند!

از نظر زیستی زنها بیشتر دوست دارند درباره مسائل مختلف حرف بزنند و مردها کمتر و همین باعث می شود زنها گله مند باشند که شوهرم حرف نمی زند!

حرف زدن برای مردها به معنای دادن اطلاعات هست.

و در صورتی که اطلاعاتی برای گفتن نباشد، به نظر مرد، دلیلی برای حرف زدن وجود ندارد.

اما زنها در مورد بسیاری موضوعات حرف می زنند زیرا آنها از این طریق ارتباط برقرار می کنند.

زنها قادرند خیلی راحت حرف بزنند اما مردها می گویند راجع به چی به حرف بزنیم؟

 چیزی برای گفتن نداریم.

ادامه مطلب را در سایت کلینیک بخوانید:


www.aminmirmousavi.com


نشانی کلینیک مشاوره: میدان رسالت- خیابان هنگام- خیابان فرجام-بعد از میدان صدم- ساختمان پزشکان نگین-طبقه 5 واحد 20

پذیرش: 02177249607  -- 02177450159



مرزبندیها را رعایت کنید!

امین میرموسوی(مشاور و موسس کلینیک)


شخصیت سالم، مرز و حریم را خوب می شناسد

همه ی ما برای ایجاد و حفظ یک رابطه ی خوب، نیاز به سلامت روان داریم و ضروری است بخشهای اصلی شخصیت(کودک، بالغ، والد) در زمان و مکان مناسب واکنش صحیح خود را نشان دهد.

کسی در برقراری یک رابطه عاطفی موفق است که بداند اول از همه، خودش کیست؟

دقیقا چه ویژگیهایی دارد یعنی خودشناسی خوبی داشته باشد.

در صدد برطرف کردن ویژگیهای منفی خود باشد.

نقاط قوت خود را بشناسد و حتی تقویت کند.

روی هم رفته کسی که اعتماد به نفس خوبی دارد، از عزت نفس برخوردار است به نیازهای طرف مقابل خود حساس است و احترام می گذارد، بهتر می تواند رابطه را مدیریت کند.

چنین شخصی این ویژگیها را نیز دارد: 

ادامه مطلب ...

مگر چندبار می توانید ازدواج کنید؟

امین میرموسوی(مشاور و موسس کلینیک)


مگر چندبار می توانید ازدواج کنید؟


مخاطب این مقاله چه کسانی هستند؟

عموم کسانی که قصد ازدواج دارند و مهم تر از همه کسانی که برای بار دوم قصد ازدواج دارند.


شاید مقابل مشاور بنشینید و بگویید:

دفعه اول سنم کم بود، ازدواج کردم.

بچه بودم، خانواده ام شوهرم دادند.

شدیدا عاشم بودم، حرف منطق را نمی شنیدم.

غرور داشتم طلاق را برای خودم نمی دیدم. 

ادامه مطلب ...