کلینیک مشاوره و روانشناسی  شرق تهران(امین میرموسوی)77249607

کلینیک مشاوره و روانشناسی شرق تهران(امین میرموسوی)77249607

با مجوز از سازمان نظام روانشناسی و مشاوره- تحت مدیریت امین میرموسوی( روانشناس مناطق عملیاتی جنوب کشور-شرکت نفت) مشاوره آنلاین، تلفنی و حضوری، خدمات تخصصی زوج درمانی و مشاوره همسران
کلینیک مشاوره و روانشناسی  شرق تهران(امین میرموسوی)77249607

کلینیک مشاوره و روانشناسی شرق تهران(امین میرموسوی)77249607

با مجوز از سازمان نظام روانشناسی و مشاوره- تحت مدیریت امین میرموسوی( روانشناس مناطق عملیاتی جنوب کشور-شرکت نفت) مشاوره آنلاین، تلفنی و حضوری، خدمات تخصصی زوج درمانی و مشاوره همسران

غرور یعنی چه؟

امین میرموسوی

مشاور و روانشناس

غرور یعنی چه؟

ارزیابی غیر واقع بینانه از خود، آنهم به صورت آرمانی، یعنی غرور.

در صورتی که خود را همانطور که هستیم بپذیریم، صاحب غرور نمی شویم.

سوال:

چرا خود را بیشتر ارزیابی می کنیم؟

چون از خودمان راضی نیستیم!

می خواهیم با خود آرمانی یا ایده آلی مان زندگی کنیم به خاطر اینکه در اصل برای خودمان ارزش قائل نیستیم. در نتیجه برای اینکه  مایوس نشویم، خود را به شکلی فریب می دهیم. خود آرمانی برای همین کار است؛ برای فریب خودمان که متاسفانه  مانع رشد ما می شود.

و این نکته ریز در تحلیل جلسه های زوج درمانی یا حتی مشاوره فردی مرکز مشاوره شرق تهران در بین مراجعان به فراوانی دیده می شود.



پذیرش کلینیک: 77249607    77450159   09036019760(پیام گیر واتس اپ)

نشانی: انتهای آیت- خیابان فرجام-بعد از میدان صد-ساختمان پزشکان نگین-طبقه5-واحد20

مشاوره تلفنی ، حضوری ، تماس تصویری



نشانه های غیر عادی بودن روابط را بشناسید

امین میرموسوی

مشاور ارشد خانواده


نشانه های غیر عادی بودن روابط را بشناسید

شما را جـــان هر که دوست دارید اینقدر ساده وارد رابطه نــشوید و به واکنش های کسی که به شما می خواهد پیشنهاد دوستی بدهد دقت کنید. اینکه خیلی سریع در اولین برخورد که هنوز شما را نمی شناسند، پیشنهادهایی مثل ازدواج می دهند.

اینکه خیلی با چرب زبانی، شما را شیفته خود می کنند.

یا بلافاصله خود را وارد حریم شخصی شما و خانواده می کنند.

حتی هنوز شما فرصت شناخت پیدا نکرده اید از این صحبت می کنند که:  

"شما مثل معجزه ای هستید که سر راهشان قرار گرفته اید و خیلی اتفاقهای خوب در زندگی شان افتاده پس از این آشنایی، کار جور شده، پولدار شدن و این نشانه ی  حضور معجزه آسای شماست!!"

خیر، اینها همه حرف مـفـته و مخ زنی و شما اگرباور کنید ساده لوحید.

به نحوی بیان می کنند که شما تحت تاثیر قرار می گیرید و منفعلانه در این رابطه می مانید.

این زیاده رویها و واکنشهای احساسی، سـالـم نیست؛ ساده لوحی و خود را به کوچه علی چپ زدن بس است.

دیدن این رفتارها اصلا سخت نسیت شما باید حواستان جمع باشد.  به اینکه رابطه ای حضوری یا مجازی آغاز شده باشد لزوما ایرادی نیست.

اما نشانه های غیر عادی روابط را به دقت ببینید و بهتر است چند جلسه ای در ابتدای آشنایی، با مشاور رابطه ی خود را تحلیل کنید و پیش ببرید.

نه اینکه وقتی دل بستید  و مدتی گذشت یاد مشاور بیفتید!

اختلالات شخصیت عموما با نوسانهای رفتاری و خُلقی همراه است، شور و هیجان اولیه بسیار بالا، تهدیدها، اغواگریها، نشانه ی خطر جدی است. اگر با کسی وارد رابطه شدید که نشانه های فوق را دارد از تجربه رابطه ی جنسی زودهنگام جداً پرهیز کنید!!

 البته کلا توصیه می شود که بلافاصله پس از آشنایی سراغ رابطه جنسی نروید.


پذیرش کلینیک: 77249607  --  77450159  --  09036019760(پیام گیر واتس اپ همه روزه و ایام تعطیل)

نشانی: میدان رسالت- خیابان فرجام-بعد از میدان صد-ساختمان پزشکان نگین-طبقه 5-واحد20





مراجعه به روانپزشک یا روانشناس

امین میرموسوی

مشاور ارشد خانواده و موسس کلینیک

مراجعه به روانپزشک یا روانشناس

مراجعه به روانپزشک یا روانشناس سوالی است که هر روزه مردم از ما می پرسند.

اینکه من نمی دانم برای افسردگی ام پیش روانشناس بروم یا روانپزشک؟ و سوالاتی از این قبیل

بحث را طولانی نمی کنم. ببینید ما زمانی به روانپزشک می رویم که با دو دسته مشکل مواجه باشیم

  • اختلالات شخصیت
  • اختلالات خُلقی

و در هر دو طبقه بندی فوق، اگر نشانه های بالینی شدید باشد مراجعه می کنیم.

به طور کلی ما باید چند فاکتور را برای مراجعه به روانپزشک لحاظ کنیم.

اما قبل از پرداختن به این موضوع بد نیست بدانیم روانپزشک چه کار می کند؟

روانپزشک چه کار می کند؟

کار روانپزشک بررسی بالینی نشانه های بیماری است و بر اساس آن اقدام به تجویز دارو می کند.

تفاوت عمده کار روانپزشک و روانشناس این است که مشاوران و روانشناسها وقت بیشتری برای گفتگو می گذارند.

پس شما اگر یک سینه پر از حرف دارید به روانپزشک نروید و به روانشناس مراجعه کنید.

البته برخی از آنها زمان بیشتری برای گفتگو و سبک شدن مراجع صرف می کنند و این قابل تحسین است اما تصور اینکه 45 دقیقه وقت برای شما گذاشته شود، دور از ذهن است.

خب، حالا بپردازیم به موضوع برخی فاکتورهای تشخیصی

فراوانی نشانه های بالینی

شاید اول بپرسید نشانه های بالینی چیست؟

شما وقتی احساس افسردگی می کنید یکسری نشانه دارید مثل گریه، بی اشتهایی، خنده های زیاد، تفکر خودکشی.

اینها نشانه های بالینی هستند یعنی در رفتار و عملکرد شما خود را نشان می دهند.

حالا اگر تعداد نشانه های بالینی زیاد باشد یعنی فراوانی آن قابل توجه باشد و در طول دوره ای مثلا دو هفته یا یک ماه اخیر، بیشتر این نشانه ها را تجربه کردید، و اغلب -نه هر از گاهی- درگیرشان بودید، ضرورت دارد ما به روانپزشک مراجعه کنیم.

شدت

وقتی نشانه های بالینی شدید باشد و در کنار آن هم، فراوانی قابل توجهی داشته باشد، موجب می شود عملکرد روزمره مختل شود.

کیفیت کارتان افت می کند. انتقاد از شما زیاد می شود، به طور کلی بازدهی قبل از این دوران را ندارید.

پس شدت را اینگونه بسنجید.

شیوه ای دیگر برای اینکه بفهمیم در ابتدا کدام یک حالمان را بهتر می کنند و به روانپزشک مراجعه کنم یا روانشناس؟

گاهی یکی از نزدیکان یا اعضای خانواده مراجع کننده ای با مـن تماس می گیرند و می پرسند که نمی دانیم به روانپزشک برویم یا روانشناس؟

من به غیر از توضیجات بالا، این پاسخ را می دهم که ببینید مراجع کننده چه نیاز دارد؟

دوست دارد حرف بزند؟

می خواهد سبک شود با شنیده شدن، به نزد مشاور و روانشناس بروید.

اگر حال بد بیـتابش کرده و احساس می کند با حرف زدن آرامش نمی گیرد و هر لحظه ممکن است خطری را متوجه خود یا دیگری کند، به روانپزشک بروید.

اگر به روانپزشک در حال حاضر دسترسی ندارید(مثل ایام تعطیل) به اورژانس مراجعه کنید.

این در صورتی است که نشانه های بالینی بسیار شدید و زیاد است به خصوص برخی نشانه ها مثل افکار خودکشی یا آمادگی برای اقدام.

چطور بفهیم که بیمار ما ممکن است خودکشی کند؟

به صحبتهایش دقت کنید. چقدر ناامیدانه است؟

آیا سابقه قبلی داشته یا خیر؟

در روزهای اخیر چقدر به خودش رسیده؟(زیبایی، خرید، قدم زدن و نشانه هایی از این قبیل)

آیا سکوتهای طولانی و تنها ماندن یا اصرار به بسته بودن در اتاقش داشته؟

آیا در لوازم شخصی و اتاقش یا کمد، وسایل مرتبط با خودکشی پیدا کرده اید؟(طناب، سرنگ، چاقو، مقدار زیادی قرص)

فکر می کنم تا اینجا متوجه شده اید که ما برای مشکلاتی که نشانه های شدید با فراوانی بالا ندارند به روانپزشک مراجعه نمی کنیم.

اما اگر به روانشناس مراجعه نکنیم، یقینا سر و کارمان با دارو درمانی و روانپزشک خواهد بود.


پذیرش کلینیک مشاوره شرق تهران: 02177249607  -- 02177450159

نشانی کلینیک: میدان رسالت -خیابان هنگام-خیابان فرجام- بعد از میدان صدم -ساختمان پزشکان نگین-طبقه 5- واحد20



چرا جذب افرادی با اختلال شخصیت می شوم؟

چرا جذب افرادی با اختلال شخصیت می شوم؟


فریب برداشتهای اول را می خوریم.


در چنین موقعیتهایی بر اساس یکی دو ویژگی جذاب طرف مقابل تصمیم می گیریم.

بسیاری افراد در مراکز مشاوره به مشاوران می گویند که پس از ازدواج قبلی که شکست خوردم به دلیل اعتیاد، این بار جذب کسی شدم که از همان برخورد اول متوجه شدم ورزشکار است و به سلامتی خودش اهمیت می دهد.

 در نتیجه، این شخص فاکتورهای دیگر را نادیده می گیرد.

 همچنین ممکن است افراد به دلیل اینکه یکی دو تا ویژگی در نفر مقابلشان به شدت جذاب است،  اطلاعات منفی خود را مخفی می کنند. 

اطلاعات منفی مثل ضعفهای شخصیتی، مالی، خانوادگی؛ متاسفانه کم نیستند خانم ها و آقایانی که نزد ما مشاوران می گویند بعدها متوجه شدم همسرم چه مشکلاتی داشته که از من مخفی کرده.

  

ادامه مطلب ...

مراقب باشید با چه کسانی ازدواج می کنید

میرموسوی(موسس و مشاور کلینیک)

این یکی را زنش دادند!!


تفاوت از زمین تا آسمان است. این دو جمله دو شکل متفاوت از زندگی را نشان می دهد؛ شاید بعضی خانواده ها زمان ازدواج با فرزندشان طوری برخورد می کنند که انگار می خواهند او را سربازی بفرستند.

بله درست است گاهی بچه ها آنقدر خانواده را کلافه می کنند که می گویند برود سربازی درست می شود. حال آنکه یک پادگان را عذاب می دهد و خبری از درست شدن نیست در مورد ازدواج هم، چنین اتفاقی می افتد. می گویند زنش دهیم فقط برود،..... مجبور است خودش را جمع و جور کند یا زنش مجبورش می کند درست رفتار کند.

حال او ازدواج کرده است. پدر و مادر نمردند و عروسی تاج سرشان را دیدند مشاور هم در قید حیات است و شاهد بدرفتاری و توهین و کتک کاری ؛ زمانی که خانم به مراکز مشاوره زنگ می زند و گزارش بدرفتاری و تهدید شوهرش را می دهد چه کاری می توان کرد؟ طبیعتا تنها راه دعوت به مشاوره است و بررسی و تشخیص؛

متاسفانه این گروه از افراد خشن هیچ همکاری را قبول ندارند و چه بسا خود را بهترین و عاقل ترین اشخاص و زبانزد در نزد فامیل می دانند که خود مشورت می دهند و منجی زندگی دیگران هستند.

قبلا هم گفتم قبل از ازدواج حتما همسرتان را دعوت کنید به مشاوره چه بسا همین اندازه بفهمیم که او دیدگاه های مشورتی را می پذیرد یا خیر.

- در برابر هر چالشی عکس العمل سریع نشان می دهد یا  تأمل می کند.

- گفتگو می کند یا با تحقیر و طرد همسر یا بیرون راندن او از خانه واکنش نشان می دهد.

احتمالا همین رفتارها در دوران مجردی وجود داشته که خانواده دست به کار شدند و به نیت اصلاح او زنش دادند. غافل از اینکه این دور و زمانه از آن زمانه های قدیم نیست که پند پذیر باشند و اصلاح پذیر، آن هم در سن پایین.

لذا همچنان توصیه می شود مشاوره پیش از ازدواج را جدی بگیرید.

 

 پذیرش کلینیک: 02177249607

صدای مشاور: 9092301285

(تماس همه روزه و ایام تعطیل از تلفن های ثابت تهران)

 

از ازدواج با بعضی ها خودداری کنید؟



از ازدواج با "بعضی ها" خودداری کنید؟


نوشته: میرموسوی(مشاور و موسس کلینیک)

 

"گفتگوی خوب" یکی از مهم ترین مسائلی است که به پایداری رابطه کمک می کند. اما ظاهرا بعضی ها نمی خواهند تغییر کنند، بعضی ها ویژگی هایی که کمک می کند تا یک رابطه بهتر فهمیده شود را ندارند، شاید استعداد خوبی در درک زناشویی ندارند، اما به هر حال "خانواده ی بعضی ها" دست به کار می شوند تا فرزندشان ازدواج کند؛ چرا؟ چون معتقدند پسرم یا دخترم در سن ازدواج است! این شروع مشکلات "بعضی ها" است.


این افراد نام و نشانی ندارند از معروفیتی برخوردار نیستند. نمی شود به طور یقین گفت که از خانواده های سنتی هستند. ولی خصلت های بدی دارند که نسل من(نویسنده) باید در تشخیص آنها حرفه ای شود و از ازدواج با آنها خودداری کند.


مشکلات این افراد بسیار است که فقط در گفتگو بر سر مسائل اساسی آشکار می شود و این روزها بیشترین پرونده های کلینیک ها را در بر می گیرد. ویژگی هایی از قبیل : 


برچسب زدن، تفسیر اشتباه از صحبت ها، قضاوت سریع، متعصب بودن( صرفا به معنی پافشاری روی طرز تفکر خود)، نداشتن توانایی در فهم شریک زندگی، هوش هیجانی ضعیف، از کوره در رفتن های پی در پی، ضعف در مهارت کنترل هیجان، سواد فرهنگی و مطالعاتی ضعیف، باعث بروز چالش هایی می شود که گاها حل نشدنی است.


به احتمال بسیار زیاد این ها همان افرادی هستند که بعد از صحبت های مشاور، یک مشاور فقط این طور نتیجه می گیرد: نرود میخ آهنین در سنگ!


تلفن پذیرش: 02177249607


بچه که بودم خیلی چیزا رو نمی دونستم...


نوشته: میرموسوی(مشاور و مسئول کلینیک)

دَم دمای غروب که می شد سکوت و قیافه پدر معنای خاصی داشت، به خصوص شب های سرد زمستون؛ پدر برایم در ابتدا ابهت داشت، مادر حساب می برد، نظم در خونه برپا بود ، هر کی به کاری مشغول بود؛ می فهمیدم پدر لحظاتی قبل فرمایشاتی داشته اند. وقتی به سن نوجوانی رسیدم انگار دیگه از ابهت خبری نبود، برایم پدری شده بود سخت گیر، سرزنشگر؛ گاهی به خودم می گفتم شاید چون دخترم سخت گیری می کنه خب حق داره، اما یه وقتایی دوست داشتم سرش داد بزنم بگم زیاده روی نکن بچه که نیستم. انگار ابهت و اقتدار پدر داشت نفس های آخرشو می کشید. اون موقع نمی دونستم که نمیشه با ابهت پدر جنگید.


سال های آخر دبیرستان بودم که پدر رو خشن تر دیدم. صداشو بم تر می کرد و با لحنی جدی و پدرسالاری یکی از اعتقادات راسخ و نفوذ ناپذیر خودش و پدربزرگ را تکرار می کرد: "پدر من همیشه یه جمله می گفت دم غروب همه خونه باشند.".... استغفرا... همسایه ها چی میگن....؟ "زن! دخترت رو خیلی وقیح و بی چشم و رو بارآوردی"


اینجور وقتا مادر در گوشم پچ پچ می کرد می فهمیدم حساب کار دستش اومده، اون موقع مادر رو درک نمی کردم.

نمی دونم چرا همیشه وقتی باباها این مدلی صحبت می کنند آدم یه احساس گناهی رو تجربه می کنه؟


احساس می کنی اگه غیر این رفتار کنی انگار که از یک قانون کلی و بی چون و چرای زندگی تبعیت نکردی خلاصه اینکه اگه تکرار کنی احتمالا شب ها خواب عاق والدینی و فرزند ناخلف و سرنوشت اضطراب بر انگیز این افکار رو می بینی... اوه چه سخت


اون موقع نمی دونستم که چه کار باید بکنم کسی هم نبود با من و نسل من صحبت کنه، اما الان فهمیدم که یا مثل خواهر بزرگترم باید خودمو با خصوصیات و انتظارات پدر وفق بدم یا اینکه به روش های مختلف متوسل بشم نقش های مختلفی بازی کنم تا بتونم کارمو پیش ببرم.


الان پدر بعد سال ها همچنان زیر لب غرغر می کنه و میگه: "این دختر که آخرش کار خودشو می کنه اگه یه سر سوزن به خواهرش می رفت اینقدر من و مادرشو حرص نمی داد" وقتی در همین لحظه زیر چشمی به خواهر نگاه می کنم جز یه "والد سرزنشگر" و شخصیتی مطیع چیزی نمی بینم! و.... من که آخرش کار خودمو می کنم! با این تفاوت که پدر به غیر پدر، برایم بابایی هم هست!



صدای افتادن چیزی شبیه لیوان از آشپزخونه که اومد دفتر خاطرات رو انداحتم کنار و به چشم بهم زدنی رسیدم به آشپزخونه با خودم می گفتم باز این بچه خرابکاری کرد ناخودآگاه داد زدم: بدون اجازه به چی دست زدی مگه نگفتم حق نداری پاتو بذاری تو آشپزخونه... صورت دخترمو که دیدم انگار خودم بودم کمی قبل تر، سی سال پیش؛ تصویر پدر تو ذهنم نقش بست؛ به خودم نهیب زدم چه سعی بیهوده ای بود می خواستم نقش پدر و مادرم را ازشون بگیرم!



پذیرش کلینیک مشاوره خانواده شرق تهران: 02177249607  -- 02177450159

نشانی کلینیک: میدان رسالت- خیابان هنگام- خیابان فرجام-بعد از میدان صدم- ساختمان پزشکان نگین-طبقه 5 واحد 20