کلینیک مشاوره و روانشناسی  شرق تهران(امین میرموسوی)77249607

کلینیک مشاوره و روانشناسی شرق تهران(امین میرموسوی)77249607

با مجوز از سازمان نظام روانشناسی و مشاوره- تحت مدیریت امین میرموسوی( روانشناس مناطق عملیاتی جنوب کشور-شرکت نفت) مشاوره آنلاین، تلفنی و حضوری، خدمات تخصصی زوج درمانی و مشاوره همسران
کلینیک مشاوره و روانشناسی  شرق تهران(امین میرموسوی)77249607

کلینیک مشاوره و روانشناسی شرق تهران(امین میرموسوی)77249607

با مجوز از سازمان نظام روانشناسی و مشاوره- تحت مدیریت امین میرموسوی( روانشناس مناطق عملیاتی جنوب کشور-شرکت نفت) مشاوره آنلاین، تلفنی و حضوری، خدمات تخصصی زوج درمانی و مشاوره همسران

با این 4 روش عزت نفس بچه ها نابود می شود

امین میرموسوی

مشاور ارشد خانواده

پروانه نظام روانشناسی:2208

با این 4 روش عزت نفس فرزندتان نابود می شود

عزت نفس قوی برای کودکان از این جهت مهم است که کمک می کند تا چالش های پیش روی شان را با احساس ارزشمندی  پشت سر بگذارند. اما اگر والدین به این چهار روش با بچه ها ارتباط بگیرند عزت نفس آنها به شدت ضعیف خواهد شد:

حمایت بیش از حد: حمایت بیش از حد در برابر چالش ها و مشکلات موجب می شود بچه ها نتوانند کم کم یاد بگیرند روی پای خود بایستند یا ناکامی ها را تحمل کنند. وقتی کسی هم یاد نگرفته باشد در برابر ناکامی ها مقاومت کند یعنی لوس بار آمده و ریشه این مشکل را باید در همان تربیت دوران کودکی جستجو کرد.

انتقاد شدید: والدین انتقادی با اضطرابهای خود دست و پنجه نرم می کنند اما بدون اینکه از مشکلات روانشناختی خود آگاه باشند یا برای درمان آن کاری کرده باشند با فرزندشان به شدت انتقادی برخورد می کنند.

صحبت با کنایه: کنایه و متلک زدن به شدت می تواند احساس شرمندگی در فرزندان ایجاد کند، حتی کودکان یاد می گیرند در بزرگسالی به جای بیان خواسته های خود از روش کنایه با دیگران صحبت کنند که جز روشهای پرخاشگری منفعلانه به حساب می آید.

ایجاد احساس گناه:

والدینی که بیش از حد به زشتی انجام رفتاری تاکید می کنند و طوری به بچه ها  واکنش نشان می دهند که انگار گناه کردند، احساس شرم می دهند و حسی شبیه اینکه رفتارشان قابل جبران نیست و یا فعلا باید شرمنده بمانند تا شاید نظر والدین عوض شود، فقط می توان گفت این هم یک نوع خشونت و سوءاستفاده و مصداق بارز abuse است که به شدت روح و روان کودک را آسیب می زند.


پذیرش کلینیک: 77249607     09036019760(پیام گیر واتس اپ و پیامک)

نشانی: انتهای آیت شمالی- خیابان فرجام-بعد از میدان صد-ساختمان پزشکان نگین-طبقه5-واحد20

مشاوره تلفنی، آنلاین، حضوری



4 رفتاری که به خودتان آسیب وارد می کند

امین میرموسوی

مشاور و روانشناس

پروانه نظام روانشناسی:2208

این4 رفتار باعث ایجاد نگرش منفی و ناسالم می شود

آیا شما هم روزهای سختی پشت سر گذاشتید؟ گاهی انگار همه درها رو به روی تان بسته است!؟  به هر دری می زنید بی نتیجه است؟ شما چنین روزگاری را تجربه کردید!؟

روزهای بد برای همه اتفاق می افتد و گاهی اوقات استرس، می تواند بسیار طاقت فرسا شود. در چنین شرایطی چه تجربه های دردناکی پشت سر گذاشتید؟ آنهایی که فکر می کردید دلسوزتان بودند، واکنششان در بحران شما چه بود؟ آیا اصلا درکی ازبحران شما نشان دادند؟ خودتان چه کردید و چه حال و روزی را پشت سر گذاشتید.

خیلی سخت است امیدوارم اگر برای کسی اتفاق می افتد زودگذر باشد.

در این شرایط این 4 رفتاری که ممکن است با خودمان انجام دهیم به ما آسیب می زند و فشار این روزهای سخت را صد چندان می کند که ضروری است از این رفتارهای پرهیز کنیم:

-شکایتهای مکرر از شرایط فعلی

-سرزنش کردن دیگران برای مشکلات پیش آمده

-خودگویی های منفی

-مقایسه خود با دیگران


پذیرش مرکز مشاوره شرق تهران: 77249607     09036019760(پیام گیر واتس اپ)

نشانی: انتهای آیت شمالی- خیابان فرجام-بعد از میدان صد-ساختمان پزشکان نگین-طبقه5-واحد20

مشاوره حضوری، تلفنی، آنلاین




مراقب باشید با چه کسانی ازدواج می کنید

میرموسوی(موسس و مشاور کلینیک)

این یکی را زنش دادند!!


تفاوت از زمین تا آسمان است. این دو جمله دو شکل متفاوت از زندگی را نشان می دهد؛ شاید بعضی خانواده ها زمان ازدواج با فرزندشان طوری برخورد می کنند که انگار می خواهند او را سربازی بفرستند.

بله درست است گاهی بچه ها آنقدر خانواده را کلافه می کنند که می گویند برود سربازی درست می شود. حال آنکه یک پادگان را عذاب می دهد و خبری از درست شدن نیست در مورد ازدواج هم، چنین اتفاقی می افتد. می گویند زنش دهیم فقط برود،..... مجبور است خودش را جمع و جور کند یا زنش مجبورش می کند درست رفتار کند.

حال او ازدواج کرده است. پدر و مادر نمردند و عروسی تاج سرشان را دیدند مشاور هم در قید حیات است و شاهد بدرفتاری و توهین و کتک کاری ؛ زمانی که خانم به مراکز مشاوره زنگ می زند و گزارش بدرفتاری و تهدید شوهرش را می دهد چه کاری می توان کرد؟ طبیعتا تنها راه دعوت به مشاوره است و بررسی و تشخیص؛

متاسفانه این گروه از افراد خشن هیچ همکاری را قبول ندارند و چه بسا خود را بهترین و عاقل ترین اشخاص و زبانزد در نزد فامیل می دانند که خود مشورت می دهند و منجی زندگی دیگران هستند.

قبلا هم گفتم قبل از ازدواج حتما همسرتان را دعوت کنید به مشاوره چه بسا همین اندازه بفهمیم که او دیدگاه های مشورتی را می پذیرد یا خیر.

- در برابر هر چالشی عکس العمل سریع نشان می دهد یا  تأمل می کند.

- گفتگو می کند یا با تحقیر و طرد همسر یا بیرون راندن او از خانه واکنش نشان می دهد.

احتمالا همین رفتارها در دوران مجردی وجود داشته که خانواده دست به کار شدند و به نیت اصلاح او زنش دادند. غافل از اینکه این دور و زمانه از آن زمانه های قدیم نیست که پند پذیر باشند و اصلاح پذیر، آن هم در سن پایین.

لذا همچنان توصیه می شود مشاوره پیش از ازدواج را جدی بگیرید.

 

 پذیرش کلینیک: 02177249607

صدای مشاور: 9092301285

(تماس همه روزه و ایام تعطیل از تلفن های ثابت تهران)

 

مهارت های گفتگو با همسر

 

میرموسوی(موسس و مشاور کلینیک)

هیچ چیز جای گفتگو را نمی گیرد


از رد و بدل کردن پیامک خسته شدم، هر وقت که رابطه ی مان مبهم بود یا اتفاقی می افتاد کارمان شده بود نوشتن در تلگرام و فرستادن پیامک. خودخواهانه لحن را هم در متن پیام می خواندیم و قضاوت می کردیم و احساس هایمان بالا و پایین می شد. خنده دار بود و مضحک؛ یکی اون می نوشت، یکی من، یکی اون....؛ آنقدر که گوشی را یکسره باید شارژ می کردم. 

به سن خودم نگاه کردم و موهایی که از همان جوانی رنگ سپیدش خودنمایی می کرد و هر بار که می دیدمش انگار زنگی را به صدا در می آوردند.


این بار گوشی را برداشتم تا زمانی و مکانی را هماهنگ کنم؛ دلم گفتگو می خواست.


گفتگو شفاف و واضح است؛ لحن و منظورت در حرف زدن پیداست، می نشینیم چشم در چشم نگاه می کنیم، شهامت یکدیگر را محک می زنیم.  در گفتگو، دو دوتا، چهارتا می شود نه کمتر و نه بیشتر، حساب دلمان صاف می شود پس ارزشش را دارد. و اگر "مشترک مورد نظر" وارد گود نشد.....، باز هم حساب مان صاف می شود !


https://www.facebook.com/roshangari.cs


سایه ای به نام خجالت



میرموسوی




سایه ای به نام خجالت



شخصی می گفت: نباید خجالتی باشم. زشته آخه تو این سن...30 سالمه از خودم بدم میاد...

گفتم: پس خجالتی بودن باعث شد کلا از خودت بدت بیاد !

از خودت بدت آمد چون خجالتی هستی؟..... یعنی خجالتی بودن کل وجود تو را پوشاند؟ از سر تا پا؟ که نتیجه گرفتی از خودم بدم میاد.

گفت: آخه دیگران می فهمند، زشته.

گفتم: خب بفهمند... تا الان نفهمیدن. کجا نوشته زشته؟

جواب داد: نمی دونم ...شاید..حتما... چون بعضی ها بهم گفتن.

گفتم: خب چه اتفاقی افتاد؟  

پاسخ داد: اتفاق خاصی که نیفتاد...

گفتم: مگه خجالتی بودن یک فاجعه است؟ قانونی نقض کردی؟ حقوقی از کسی از بین رفت؟ یکی از قوانین دنیا  و جهان هستی را نقض کردی؟

پاسخ داد: نه

گفتم: پس چرا این همه سخت توصیفش می کنی و کل خودت را زیر سوال می بری؟  این طور که تو در مورد تصورت از خودت نتیجه می گیری ناراحتی خودتو مرتب تقویت می کنی

و اینکه وقتی می گویی نباید خجالتی باشم، سه تا مشکل ایجاد می کنی:

اول اینکه باید هم با خجالتی بودنت بسازی.

دوم اینکه هم احساس شرم و حقارتی که به خودت تحمیل می کنی را بپذیری. چون مرتب به خودت می گویی نباید این گونه باشم. پس شرم و احساس گناه رو بیشتر می کنی.

سوم، با این کار یک چرخه افکار وسواس گونه و تکرار شونده در ذهنت ایجاد می کنی که : "من نباید خجالتی باشم" و تکرار این عبارت......  یک چرخه وسواس گونه فکری که سخت به تو می چسبد. در حالی که می توانی نتیجه بگیری که از این مشکلت صرفا ناراحت هستی، چون فهمیدی که قانونی نقض نکردی، جرمی مرتکب نشدی، آبرویی هم نرفت. غیر از اینه؟ اگر می دانی که کل وجود تو را در بر نمی گیرد پس انتظار دارم احساس بهتری درمورد خجالتی بودن داشته باشی، راحت تر بپذیری تا ذهنت کمی آسوده تر باشه هرچه با تاکید هر مشکلی رو نظاره کنی به جای بهتر شدن ذهن تو روی آن حساس تر می شود.



تلفن پذیرش:02177249607

مشاوره تلفنی تهران و شهرستان:9099071164

(تماس از تلفن های ثابت تهران و شهرستان بدون پیش شماره)

بچه که بودم خیلی چیزا رو نمی دونستم...


نوشته: میرموسوی(مشاور و مسئول کلینیک)

دَم دمای غروب که می شد سکوت و قیافه پدر معنای خاصی داشت، به خصوص شب های سرد زمستون؛ پدر برایم در ابتدا ابهت داشت، مادر حساب می برد، نظم در خونه برپا بود ، هر کی به کاری مشغول بود؛ می فهمیدم پدر لحظاتی قبل فرمایشاتی داشته اند. وقتی به سن نوجوانی رسیدم انگار دیگه از ابهت خبری نبود، برایم پدری شده بود سخت گیر، سرزنشگر؛ گاهی به خودم می گفتم شاید چون دخترم سخت گیری می کنه خب حق داره، اما یه وقتایی دوست داشتم سرش داد بزنم بگم زیاده روی نکن بچه که نیستم. انگار ابهت و اقتدار پدر داشت نفس های آخرشو می کشید. اون موقع نمی دونستم که نمیشه با ابهت پدر جنگید.


سال های آخر دبیرستان بودم که پدر رو خشن تر دیدم. صداشو بم تر می کرد و با لحنی جدی و پدرسالاری یکی از اعتقادات راسخ و نفوذ ناپذیر خودش و پدربزرگ را تکرار می کرد: "پدر من همیشه یه جمله می گفت دم غروب همه خونه باشند.".... استغفرا... همسایه ها چی میگن....؟ "زن! دخترت رو خیلی وقیح و بی چشم و رو بارآوردی"


اینجور وقتا مادر در گوشم پچ پچ می کرد می فهمیدم حساب کار دستش اومده، اون موقع مادر رو درک نمی کردم.

نمی دونم چرا همیشه وقتی باباها این مدلی صحبت می کنند آدم یه احساس گناهی رو تجربه می کنه؟


احساس می کنی اگه غیر این رفتار کنی انگار که از یک قانون کلی و بی چون و چرای زندگی تبعیت نکردی خلاصه اینکه اگه تکرار کنی احتمالا شب ها خواب عاق والدینی و فرزند ناخلف و سرنوشت اضطراب بر انگیز این افکار رو می بینی... اوه چه سخت


اون موقع نمی دونستم که چه کار باید بکنم کسی هم نبود با من و نسل من صحبت کنه، اما الان فهمیدم که یا مثل خواهر بزرگترم باید خودمو با خصوصیات و انتظارات پدر وفق بدم یا اینکه به روش های مختلف متوسل بشم نقش های مختلفی بازی کنم تا بتونم کارمو پیش ببرم.


الان پدر بعد سال ها همچنان زیر لب غرغر می کنه و میگه: "این دختر که آخرش کار خودشو می کنه اگه یه سر سوزن به خواهرش می رفت اینقدر من و مادرشو حرص نمی داد" وقتی در همین لحظه زیر چشمی به خواهر نگاه می کنم جز یه "والد سرزنشگر" و شخصیتی مطیع چیزی نمی بینم! و.... من که آخرش کار خودمو می کنم! با این تفاوت که پدر به غیر پدر، برایم بابایی هم هست!



صدای افتادن چیزی شبیه لیوان از آشپزخونه که اومد دفتر خاطرات رو انداحتم کنار و به چشم بهم زدنی رسیدم به آشپزخونه با خودم می گفتم باز این بچه خرابکاری کرد ناخودآگاه داد زدم: بدون اجازه به چی دست زدی مگه نگفتم حق نداری پاتو بذاری تو آشپزخونه... صورت دخترمو که دیدم انگار خودم بودم کمی قبل تر، سی سال پیش؛ تصویر پدر تو ذهنم نقش بست؛ به خودم نهیب زدم چه سعی بیهوده ای بود می خواستم نقش پدر و مادرم را ازشون بگیرم!



پذیرش کلینیک مشاوره خانواده شرق تهران: 02177249607  -- 02177450159

نشانی کلینیک: میدان رسالت- خیابان هنگام- خیابان فرجام-بعد از میدان صدم- ساختمان پزشکان نگین-طبقه 5 واحد 20

 

درباره ما....

 سلام به خوانندگان محترم

 

فعالیت های این کلینیک از سال 1389 آغاز شد. این واحد در سه بخش مشاوره حضوری خانواده ،  راهنمایی تلفنی و پروژه های سازمانی فعایت دارد. بیشترین پرونده های مشاوره حضوری و تلفنی این مرکز به ازدواج و مشکلات خانواده و سپس کودکان اختصاص دارد.


- در بخش راهنمایی  تلفنی تهران و شهرستان طی سه سال و نیم گذشته به چیزی حدود 5500 تلفن پاسخ داده شده است. 



- غربالگری کودکان پیش دبستان و دبستان  در منطقه چهار تهران که کودکان جهت ورود بهپایه پیش دبستان و اول ابتدایی مورد ارزیابی و آموزش  قرار گرفته اند، ز دیگر فعالیت های این کلینیک بوده است.

 

 در بخش سازمانی پروژه های انجام شده عبارتند از:

 - سنجش و استخدام پرسنل ایمنی زمینی فرودگاهمنطقه نفتی جزیره سیری در زمستان سال 1392 

 


 

 - اجرای طب صنعتی در مناطق نفتی(سنجش سلامت روان)  



- آموزش نیروهای بدو استخدام شرکت نفت در جزیره کیش سال 1392


روان درمانی اضطراب و نگرانی


 

اگر اضطراب شدیدی دارید که ماه ها یا سالهاست با آن دست به گریبانید و اگر با علائمی مثل افکار منفی، افکار نگران کننده، بیقراری، کاهش دقت و تمرکز، ناتمام رها کردن کارها، برهم خوردن نظم خواب، یا پرخوری و کم اشتهایی  و علایم جسمانی مثل تپش قلب، تنش عضلانی مواجه هستید ،


خوب است بدانید همچنان همراه شماییم و شما را تنها نخواهیم گذاشت و جای این


 "همسفر بد" را ما به خوبی پر می کنیم.


از طریق مشاوره تلفنی


یا مراجعه حضوری....



*******************




در این کلینیک از ما به عنوان درمانگرتان چه انتظاری می توانید داشته باشید؟


امین میرموسوی

(مشاور و روانشناس)


در این کلینک سعی کرده ایم بهترین شرایط درمان و پیگیری پس از درمان را برای شما فراهم کنیم. دوره درمان بستگی به مشکلات اضطرابی شما دارد . با این حال بین 6 تا 12 جلسه طول می کشد. که در حالت عادی هفته ای یک بار جلسات برگزار می شود و به تدریج فواصل جلسات به دو هفته و ماهی یک بار می رسد.

درمان شما سه مرحله دارد:

ارزیابی: در روش شناخت درمانی که ما در این کلینیک ارائه می دهیم سوالات زیادی در مورد تاریخچه اضطراب شما، علایم آن، تجربیات روزمره شما در مورد اضطراب و نحوه مقابله شما با اضطراب می پرسیم. حتی ممکن است پرسشنامه ای هم تکمیل کنید. هدف از ارزیابی در این جلسه تدوین برنامه درمانی موثر برای شماست.

درمان: در این بخش، بخش اصلی شناخت درمانی محسوب می شود که بر شناخت و اصلاح افکار مشکل سازی متمرکز است که سبب اضطراب شما می شود. در ادامه برنامه های عملی تدوین می شود که نحوه مقابله شما با دوره های اضطرابی را تغییر می دهد.

خاتمه: جلسات نهایی با فواصل بیشتر برگزار می شود و معطوف بر مهارت های ضروری برای مقابله با عود گهگاهی اضطراب هستند. این مرحله را "پیشگیری از عود" می نامیم و هدف این است که شما توانایی مقابله با تجربیات آنی اضطراب را بدون کمک به درمانگر پیدا کنید.


پس از یک ماه از گذشت دوره درمانی علاوه بر ارتباط تلفنی حضوری شما ، ما نیز از کلینیک با شما تماس


 خواهیم داشت تا وضعیت بهبودی شما را ارزیابی کنیم.





کلینیک مشاوره:

 

تهران- خیابان فرجام- تقاطع میدان صد و خیابان آیت- ساختمان پزشکان نگین. طبقه 5-واحد 20

 

تلفن تماس: 02177249607

 

 



 

 

بنویس تا سبک شوی....



« بنویس....بگو.....یه کاری بکن فقط تو دلت نگه ندار»


نوشته : میرموسوی( موسس و مشاور کلینیک)


امروزه این موضوع اهمیت یافته که خاطرات و تجارب هیجانی ناگفته نقش مهمی در جنبه های مختلف سلامت ما دارد بازگو کردن آن چه بیانی و چه به شکل نوشتن ، می تواند از اثرات درمانی برخوردار باشد(به ویژه اثربخشی این موضوع را من –وبلاگ نویس- در مورد افرادی که درتعارض بخشیدن و نبخشیدن فردی در طول زندگی بوده اند، تجربه کرده ام).


کسانی که از افسردگی رنج می برند ،بد نیست بدانند که ابراز هیجان و احساسات در قالب کلمات-حتی بیان نزد مشاور- موجب بازنگری در رویدادها و تجارب هیجانی شده ، که این خود موجب کاهش استرس و از این طریق کاهش مشکلات جسمانی و هیجانی می شود و تجربه مراجعان نشان داده آنها توانسته اند به این طریق افکار مزاحم خود را کاهش دهند.


این مطلب ضمن اشاره به فعالیت بالینی وبلاگ نویس با مراجعان،بر اساس پژوهش های انجام شده در سال1389 منتشر شده در مجله روانشناسی بالینی-سال دوم ،شماره 4 و دانشگاه تربیت مدرس،سال 1387 می باشد.


پذیرش کلینیک مشاوره شرق تهران:    02177249607