کلینیک مشاوره و روانشناسی  شرق تهران(امین میرموسوی)77249607

کلینیک مشاوره و روانشناسی شرق تهران(امین میرموسوی)77249607

با مجوز از سازمان نظام روانشناسی و مشاوره- تحت مدیریت امین میرموسوی( روانشناس مناطق عملیاتی جنوب کشور-شرکت نفت) مشاوره آنلاین، تلفنی و حضوری، خدمات تخصصی زوج درمانی و مشاوره همسران
کلینیک مشاوره و روانشناسی  شرق تهران(امین میرموسوی)77249607

کلینیک مشاوره و روانشناسی شرق تهران(امین میرموسوی)77249607

با مجوز از سازمان نظام روانشناسی و مشاوره- تحت مدیریت امین میرموسوی( روانشناس مناطق عملیاتی جنوب کشور-شرکت نفت) مشاوره آنلاین، تلفنی و حضوری، خدمات تخصصی زوج درمانی و مشاوره همسران

کتـاب های روانشناسی کلینیک مشـاوره میـرمـوسـوی

فهرست کتـاب های روانشناسی کلینیک مشـاوره میـرمـوسـوی


ارسال به تهران و شهرستان

با بسته بندی مناسب و هدایای کلینیک

کلینیک مشاوره میرموسوی با توجه به نوع مشکلاتی که مراجعان با آن مواجه هستند مهمترین کتابهای روانشناسی را که کاربردی است گردآوری کرده و برای ارسال در دسترس مخاطبان قرار داده است کتابهایی مثل ازدواج عاقلانه، بازگشت به عشق، ازدواج بدون شکست، رهایی از نگرانی و بسیاری دیگر


دانـلـود کنید


نشانی کلینیک: میدان رسالت- خیابان هنگام- خیابان فرجام- بعد از میدان صدم - ساختمان پزشکان نگین- طبقه 5 واحد 20

پذیرش: 02177249607  -- 02177450159-- 02177205873

نقش دین و مذهب در آرامش و ارتباط موفق


نوشته: میرموسوی(مشاور و موسس کلینیک)


نقش دین و مذهب در آرامش وارتباط موفق


در اینکه نیروی عقل و تفکر و اندیشه برای تدبیرهای جزئی و محدود زندگی ضروری و مفید است بحثی نیست انسان در زندگی همواره مواجه با مسائلی است از قبیل: انتخاب رشته تحصیلی، انتخاب همسر، تصمیم به طلاق، انتخاب یا تغییر شغل، مسافرت، تفریح و.... و بدون شک در همه این ها نیازمند به تفکر و اندیشه و تدبیر است و هر چه بیشتر و بهتر بیندیشد موفقیت بیشتری کسب می کند، و احیانا نیازمند به کمک فکری و تجربه دیگران می شود (اصل مشورت)


اما همیشه مشاور و روانشناس در دسترس نیست. پس جایگزین چیست؟ امروزه در نسل جوان شاهد هستیم برخورد حسنه و ارزش های اخلاقی در گفتگوها ضعیف شده و پایبندی به عفت کلام به چشم نمی خورد. در حالی که با تقویت ارزش های مذهبی، تامل، بردباری و گفتگوی حسنه افزایش می یابد.


در نظر داشته باشیم که رکن اساسی در اجتماعات بشری اخلاق است و قانون؛ اجتماع قانون و اخلاق می خواهد و پشتوانه قانون و اخلاق هم فقط و فقط دین است حتی به تجربه من در کار مشاوره، می توان گفت پشتوانه آرامش در دین است. بسیاری از مشکلات زندگی به گونه ای است که اگر شخص از استحکام درونی و مذهبی برخوردار باشد قدرت تفکر و حل مساله بالاتر می رود.


مهارت های گفتگو با همسر

 

میرموسوی(موسس و مشاور کلینیک)

هیچ چیز جای گفتگو را نمی گیرد


از رد و بدل کردن پیامک خسته شدم، هر وقت که رابطه ی مان مبهم بود یا اتفاقی می افتاد کارمان شده بود نوشتن در تلگرام و فرستادن پیامک. خودخواهانه لحن را هم در متن پیام می خواندیم و قضاوت می کردیم و احساس هایمان بالا و پایین می شد. خنده دار بود و مضحک؛ یکی اون می نوشت، یکی من، یکی اون....؛ آنقدر که گوشی را یکسره باید شارژ می کردم. 

به سن خودم نگاه کردم و موهایی که از همان جوانی رنگ سپیدش خودنمایی می کرد و هر بار که می دیدمش انگار زنگی را به صدا در می آوردند.


این بار گوشی را برداشتم تا زمانی و مکانی را هماهنگ کنم؛ دلم گفتگو می خواست.


گفتگو شفاف و واضح است؛ لحن و منظورت در حرف زدن پیداست، می نشینیم چشم در چشم نگاه می کنیم، شهامت یکدیگر را محک می زنیم.  در گفتگو، دو دوتا، چهارتا می شود نه کمتر و نه بیشتر، حساب دلمان صاف می شود پس ارزشش را دارد. و اگر "مشترک مورد نظر" وارد گود نشد.....، باز هم حساب مان صاف می شود !


https://www.facebook.com/roshangari.cs


محک یا حماقت




میرموسوی(مشاور و موسس کلینیک)


محک یا  حماقت


"وقتی یک دیوانه سنگی را به درون چاه می اندازد، هزار عاقل هم نمی تواند آن را دربیاورد"


زرنگی زیاد یا "خود را با تجربه نشان دادن" در بسیاری مواقع دردر ساز است چه حتی از سوی برخی متخصصان در سایر کلینیک ها.

به نظر می رسد عکس فوق بهانه خوبی باشد تا نتیجه این راهنمایی ها را نشان دهد

دو نفر با هم رابطه ای را آغاز می کنند. پسر وقت زیادی می گذارد به نظر بسیار عاطفی است، طی یک زمان مشخص و هر روز تماس تلفنی برقرار می کند گویی در تعبیر عامه او هم "وا داده است" و بسیار داغ است و چه بسا فروکش کند. البته این تعبیر درست نیست اما دعوت می کنم ادامه ماجرا را بخوانید متوجه می شوید برخی با ظاهری "بالغانه گرفتن" سعی می کنند خود را پخته نشان دهند.

همین باعث می شود خانم به توصیه ی متخصصی به رابطه بگوید "نه"


چرا؟ پاسخ ساده است اما در ظاهر پوششی از تجربه به روی خود دارد. ظاهرا فرد "متخصص نما "جواب داده است: جواب رد بده تا ببینی طرف مقابل تو از کوره در می رود یا خیر؟ اگر بهم ریخت به درد ازدواج نمی خورد. مچش را گرفتی.

این پاسخ خطرناک می تواند حوادث زیادی را رقم بزند شاید منجر به خودکشی شود؛ می تواند منجر به فحاشی و مشاجره های بسیار بدی شود؛ چه بسا دامنه درگیری را گسترش دهد. که البته پرونده های جرائم، این موارد را هم در بر می گیرد. این اتفاق ها به دلیل تاثیر مخرب هیجان ناشی از هیجان عشق است که گاه باعث می شود شخص شیفته (با یک دل نه، صد دل) نتواند واکنش های خود را به موقع کنترل کند.


"جواب رد دادن و حال بد طرف مقابل" لزوما نشان نمی دهد که رابطه امتحان خود را پس داده و خانم خود را از رابطه کنار بکشد و خود را پیروز بداند. تنها چیزی را که می تواند ثابت کند همین واکنش طبیعی فیزیولوژی مغز است!


این جمله را بارها شنیده ام: "شما دو نفر گفتین ، خندیدین و خوش گذشته بهتون حالا امتحانش کن ببین چطور واکنش نشان می دهد." و بارها به دنبال بیان این جمله ی" والدگونه" و محک زدن یک مرد توسط خانم یا بالعکس چنان دعوایی در عمل اتفاق افتاده که جمع کردن آن توسط یک یا چند مشاور هم امکان پذیر نبوده است و دو نفر چنان لطمه ای خوردند که قید ازدواج را زده اند. اگر می خواهید کسی را محک بزنید،

- حتما باید معیاری داشته باشید؛

- دست روی دکمه های حساس طرف مقابل گذاشتن، به دنبالش آرامش نیست.

- این سوءاستفاده است؛

- خودتان را خوب بشناسید. شاید شما به شدت عصبی هستید و در ذهن طرف مقابل تان این طور شناخته شده اید. وقتی آستانه تحمل یک مرد یا زن را در چنین شرایطی می سنجی شاید در ذهن او" بیمار بودن" تو تایید بگیرد و چه بسا در آینده برای اعتبار تو هم بد شود و شاید اتفاقا یک شخص از این امتحان احمقانه- به باور تو- سربلند بیرون بیاید اما از فردا او باشد که به تو می گوید نه!

این روزها در این جامعه بسیاری از افراد آستانه تحملشان پایین است ما چندان سطح مناسبی از سلامت روان در زندگی مان نداریم. توصیه می کنم ناشیانه دست به کار نشوید.

 

 تلفن پذیرش کلینیک: 02177249607

صدای مشاور تهران و شهرستان: 9099071164

صدای مشاور تهران: 9092301285

(تماس از تلفن ثابت بدون پیش شماره همه روزه و ایام تعطیل)


 

سایه ای به نام خجالت



میرموسوی




سایه ای به نام خجالت



شخصی می گفت: نباید خجالتی باشم. زشته آخه تو این سن...30 سالمه از خودم بدم میاد...

گفتم: پس خجالتی بودن باعث شد کلا از خودت بدت بیاد !

از خودت بدت آمد چون خجالتی هستی؟..... یعنی خجالتی بودن کل وجود تو را پوشاند؟ از سر تا پا؟ که نتیجه گرفتی از خودم بدم میاد.

گفت: آخه دیگران می فهمند، زشته.

گفتم: خب بفهمند... تا الان نفهمیدن. کجا نوشته زشته؟

جواب داد: نمی دونم ...شاید..حتما... چون بعضی ها بهم گفتن.

گفتم: خب چه اتفاقی افتاد؟  

پاسخ داد: اتفاق خاصی که نیفتاد...

گفتم: مگه خجالتی بودن یک فاجعه است؟ قانونی نقض کردی؟ حقوقی از کسی از بین رفت؟ یکی از قوانین دنیا  و جهان هستی را نقض کردی؟

پاسخ داد: نه

گفتم: پس چرا این همه سخت توصیفش می کنی و کل خودت را زیر سوال می بری؟  این طور که تو در مورد تصورت از خودت نتیجه می گیری ناراحتی خودتو مرتب تقویت می کنی

و اینکه وقتی می گویی نباید خجالتی باشم، سه تا مشکل ایجاد می کنی:

اول اینکه باید هم با خجالتی بودنت بسازی.

دوم اینکه هم احساس شرم و حقارتی که به خودت تحمیل می کنی را بپذیری. چون مرتب به خودت می گویی نباید این گونه باشم. پس شرم و احساس گناه رو بیشتر می کنی.

سوم، با این کار یک چرخه افکار وسواس گونه و تکرار شونده در ذهنت ایجاد می کنی که : "من نباید خجالتی باشم" و تکرار این عبارت......  یک چرخه وسواس گونه فکری که سخت به تو می چسبد. در حالی که می توانی نتیجه بگیری که از این مشکلت صرفا ناراحت هستی، چون فهمیدی که قانونی نقض نکردی، جرمی مرتکب نشدی، آبرویی هم نرفت. غیر از اینه؟ اگر می دانی که کل وجود تو را در بر نمی گیرد پس انتظار دارم احساس بهتری درمورد خجالتی بودن داشته باشی، راحت تر بپذیری تا ذهنت کمی آسوده تر باشه هرچه با تاکید هر مشکلی رو نظاره کنی به جای بهتر شدن ذهن تو روی آن حساس تر می شود.



تلفن پذیرش:02177249607

مشاوره تلفنی تهران و شهرستان:9099071164

(تماس از تلفن های ثابت تهران و شهرستان بدون پیش شماره)

درمان تخصصی اضطراب

میرموسوی(موسس و مشاور کلینیک)


سلام 

سعی کردیم  با برنامه تخصصی  درمان و آموزش کنترل اضطراب برای مراجعه کنندگان به همراه سی دی های آموزشی منتشر شده در این کلینیک که به فاصله های زمانی بین جلسات به مراجعه کنندگان داده می شود راهنمای خوبی باشیم برای درمان مشکلات اضطرابی شما؛

شما وقتی در چرخه ی درمان این کلینیک قرار می گیرید از "پکیج سلامت در 5 گام" برخوردار می شوید که به صورت رایگان دراختیارتان قرار می گیرد. محتوای این بسته شامل: 


1-دفترچه خودآموز

2-آموزش آرام بخشی(CD)

3- کاربرگ

4-اجازه ندهید اضطراب آزارتان دهد(CD),

5-بروشور


 لازم به ذکر است که آثار صوتی ما در فضای مجهز صدابرداری خودمان ویرایش می شود و نسخه های بروز تری از آن متناسب نیاز هر مراجع تهیه گردد. 

-کسانی در جلسات درمان نمی توانند حضور داشته باشند ولی تمایل دارند از این بسته آموزشی استفاده کنند با کلینیک تماس حاصل نمایند.



تماس با کلینیک: 02177249607


صدای مشاور: 9099071164


تماس از  تلفن های ثابت تهران و شهرستان همه روزه و ایام تعطیل


باورهای اشتباه به جای درمان، حالمان را بد می کند.




نوشته: میرموسوی(مشاور و موسس کلینیک)


باورهای اشتباه به جای درمان، حالمان را بد می کند.

 

این مطالب را بر اساس تجربه های هر چه بیشتری که با مراجعان دارم می نویسم امیدوارم به دقت مطالعه کنید.

 

روی سخنم بیشتر با والدین یا کارفرمایان یا افرادی که به نحوی با فرد بیمار سر و کار دارند، می باشد. یکی از این مشکلاتی که باعث شد تا این مطلب را بنویسم اختلالات خلقی، برخی اختلالات شخصیت که باعث می شود فرد مبتلا دچار بی ثباتی خلقی، واکنش های آنی و شدید و از کوره در رفتن ها و رفتارهای مخربی از این قبیل شود. همه می دانیم که وقتی فردی دچار بهم ریختگی هیجانی است، پای تفکر منطقی و چاره اندیشی عاقلانه می لنگد. بدون تردید این افراد خیلی کارها انجام می دهند، خیلی راه حل ها را پیش می گیرند اما به احتمال زیاد اوضاع بدتر می شود.

 

 اگر فرد بیشتر اوقات چنین وضعیتی در زندگی گذشته خود داشته، و در خیلی از مواقع اعم از رانندگی، مشاجرات روزمره، تصیم گیری های مهم، واکنش های شدید داشته و دارد، و این سابقه طولانی است و زیاد اتفاق می افتد و بیم هر حادثه ای می رود رک و راحت می گویم درمان این افراد باید زیر نظر یک تیم درمانی باشد و صرفا از طریق تحت نظر بودن مداوم روانپزشک و روانشناس بالینی و در صورت نیاز مشاور خانواده صورت می گیرد. 

 بهتر است افرادی که مراقب اینها هستند(والدین، همسران، کسانی که با بیماران سر و کار دارند مثل کارفرمایان) از این که فقط به روانپزشک یا فقط روانشناس مراجعه می کنند، خودداری کنند. اگر چنین است امیدی به درمان یا بهبود اوضاع نداشته باشند جز برای مدتی کوتاه.

 

متاسفانه، یک باور اشتباه که از نداشتن علم کافی ناشی می شود این است که بارها شندیم آقایی یا خانمی به همسر خود یا فرزند خود می گوید: «اگر درمان قرار بود موثر باشد همان دو سه جلسه اول اثر می گذاشت، پس دیگر ادامه نده.»

 

در مورد این واکنش این جانب به عنوان مسئول کلینیک شخصا یک جواب دارم:


مراجعان محترم در صورتی که برای تصمیم گیریِ درمان به خاله، دعا نویس، عمه، مادر شوهر یا شوهر مراجعه کرده اید، دیگر در این کلینیک ویزیت نخواهید شد و لطفا برای ادامه درمان به همان عمه، خاله، دعانویس، مادر شوهر یا شوهر محترم مراجعه نمایید.


در مورد این اختلال با علایمی که گفته شد با دو یا سه جلسه کسی نتیجه نخواهد گرفت.



تلفن پذیرش کلینیک: 02177249607


 

روشی صحیح برای درمان اضطراب


روشی صحیح برای درمان اضطراب 

میرموسوی(مشاور و موسس کلینیک)

 

مدیتیشن و ریلکسیشن، موسیقی درمانی و روش هایی از این قبیل بسیار مفید هستند و یادگیری آن را همواره همه همکاران ما توصیه می کنند اما گاهی به عنوان روش درمانی تجویز نمی شود. مصرف دم نوش های گیاهی هم که این روزها رواج زیادی پیدا کرده و در هر کافی شاپی و رستورانی و حتی منازل و مهمانی ها رایج شده است با این وجود حتی از نوع آرام بخش آن، باز هم به عنوان روش درمانی شناخته نمی شود. چه بسا افراد زیادی به آن پناه می برند برای تسکین یا تصور می کنند بهتر از داروست.

 

درمان اصلی مشکلاتی مثل اضطراب و استرس یا در حیطه دارو درمانی است یا شناخت درمانی و یا درمان های تکنولوژیک مثل نوروفیدبک 

 

اگر با علایم بالینی شدیدی مواجه هستید که مدت هاست از آن رنج می برید و بیشتر روزها آن را تجربه می کنید، مثل: بی قراری، خستگی، ضعف در تمرکز حواس یا احساس تهی شدن ذهن، از کوره در رفتن های زیاد، مشکلات خواب، خواب آَشفته، تپش قلب، تعریق و احساس ضعف و سستی؛



اینها علایمی هستند که تجربه مکرر و طولانی مدت آن تنها یک معنی دارد: مراجعه فوری به متخصص روانشناس بالینی و روانپزشک و پس از گرفتن دارو و شروع به مصرف آن سراغ روش هایی که در بالا از آن یاد شد، بروید البته به جز دم نوش! که صرفا می توانید برای دور هم نشستن و در مهمانی ها از آن استفاده کنید و تا زمانی که همچنان رایج است با سرو آن کلاس هم بگذارید!

 

سایر روش ها مثل موسیقی درمانی، مدیتیشن و ریلکسیشن در کنار درمان های اصلی کمک می کند شما احساس خودکنترلی بهتر، اضطراب کمتر، نگرانی کم و کنترل شده تر داشته باشید اگر همه این ها را منظم طی کنید امید است بتوانید بر اضطراب خود غلبه کنید. پس درمان درست را به کار بگیرید و اثر واقعی آن را لمس کنید.



پذیرش حضوری: 77249607

بچه که بودم خیلی چیزا رو نمی دونستم...


نوشته: میرموسوی(مشاور و مسئول کلینیک)

دَم دمای غروب که می شد سکوت و قیافه پدر معنای خاصی داشت، به خصوص شب های سرد زمستون؛ پدر برایم در ابتدا ابهت داشت، مادر حساب می برد، نظم در خونه برپا بود ، هر کی به کاری مشغول بود؛ می فهمیدم پدر لحظاتی قبل فرمایشاتی داشته اند. وقتی به سن نوجوانی رسیدم انگار دیگه از ابهت خبری نبود، برایم پدری شده بود سخت گیر، سرزنشگر؛ گاهی به خودم می گفتم شاید چون دخترم سخت گیری می کنه خب حق داره، اما یه وقتایی دوست داشتم سرش داد بزنم بگم زیاده روی نکن بچه که نیستم. انگار ابهت و اقتدار پدر داشت نفس های آخرشو می کشید. اون موقع نمی دونستم که نمیشه با ابهت پدر جنگید.


سال های آخر دبیرستان بودم که پدر رو خشن تر دیدم. صداشو بم تر می کرد و با لحنی جدی و پدرسالاری یکی از اعتقادات راسخ و نفوذ ناپذیر خودش و پدربزرگ را تکرار می کرد: "پدر من همیشه یه جمله می گفت دم غروب همه خونه باشند.".... استغفرا... همسایه ها چی میگن....؟ "زن! دخترت رو خیلی وقیح و بی چشم و رو بارآوردی"


اینجور وقتا مادر در گوشم پچ پچ می کرد می فهمیدم حساب کار دستش اومده، اون موقع مادر رو درک نمی کردم.

نمی دونم چرا همیشه وقتی باباها این مدلی صحبت می کنند آدم یه احساس گناهی رو تجربه می کنه؟


احساس می کنی اگه غیر این رفتار کنی انگار که از یک قانون کلی و بی چون و چرای زندگی تبعیت نکردی خلاصه اینکه اگه تکرار کنی احتمالا شب ها خواب عاق والدینی و فرزند ناخلف و سرنوشت اضطراب بر انگیز این افکار رو می بینی... اوه چه سخت


اون موقع نمی دونستم که چه کار باید بکنم کسی هم نبود با من و نسل من صحبت کنه، اما الان فهمیدم که یا مثل خواهر بزرگترم باید خودمو با خصوصیات و انتظارات پدر وفق بدم یا اینکه به روش های مختلف متوسل بشم نقش های مختلفی بازی کنم تا بتونم کارمو پیش ببرم.


الان پدر بعد سال ها همچنان زیر لب غرغر می کنه و میگه: "این دختر که آخرش کار خودشو می کنه اگه یه سر سوزن به خواهرش می رفت اینقدر من و مادرشو حرص نمی داد" وقتی در همین لحظه زیر چشمی به خواهر نگاه می کنم جز یه "والد سرزنشگر" و شخصیتی مطیع چیزی نمی بینم! و.... من که آخرش کار خودمو می کنم! با این تفاوت که پدر به غیر پدر، برایم بابایی هم هست!



صدای افتادن چیزی شبیه لیوان از آشپزخونه که اومد دفتر خاطرات رو انداحتم کنار و به چشم بهم زدنی رسیدم به آشپزخونه با خودم می گفتم باز این بچه خرابکاری کرد ناخودآگاه داد زدم: بدون اجازه به چی دست زدی مگه نگفتم حق نداری پاتو بذاری تو آشپزخونه... صورت دخترمو که دیدم انگار خودم بودم کمی قبل تر، سی سال پیش؛ تصویر پدر تو ذهنم نقش بست؛ به خودم نهیب زدم چه سعی بیهوده ای بود می خواستم نقش پدر و مادرم را ازشون بگیرم!



پذیرش کلینیک مشاوره خانواده شرق تهران: 02177249607  -- 02177450159

نشانی کلینیک: میدان رسالت- خیابان هنگام- خیابان فرجام-بعد از میدان صدم- ساختمان پزشکان نگین-طبقه 5 واحد 20